دیروقت (۱۹۸۵)
دیروقت (۱۹۸۵)

دیروقت (1985)

برنده جایزه بهترین کارگردان از جشنواره کن 1986 و رتبه نهم از فهرست ده فیلم برتر سال 1986 کایه دو سینما
کارگردان : مارتین اسکورسیزی
فیلم‌نامه‌نویس: جوزف مینیئن
بازیگران: گریفین دان، رُزانا آرکت، جان هِرد، کاترین اوهارا، چیچ مارین، ویل پتن و...
سایر عوامل: میشاییل بالهاوز (مدیر فیلم‌برداری)، تلما شون‌مِیکِر (تدوینگر)، هاوارد شور (آهنگ‌ساز)
ژانر : کمدی، جنایی، درام
محصول : ایالات متحده
زبان : انگلیسی
مدت زمان : 97 دقیقه
خلاصه داستان :

یک واژه‌پرداز معمولی بدترین شب زندگی‌اش را زمانی تجربه می‌کند که می‌پذیرد به دیدار زن جوانی در محله سوهو برود.

  نوشته‌های منتقدان رضا زمانی: اسکورسیزی از همان ابتدا، اعتقادش درباره زندگی انسان در نیویورک امروز را تمام‌قد اعلام می‌کند: از بین رفتن رویاها در جهانی که شغل هر کس معرف هویت او است. چنین زندگی ماشینی و بدون احساسی، آدمی را مصرف می‌کند و در انتها چیزی جز یک ربات مسخ‌شده از او باقی نمی‌گذارد؛ نتیجه مستقیم از بین رفتن فردیت و دور شدن پیوسته همه آدم‌ها از هم و نفس کشیدن در قوطی‌کبریت‌هایی که فقط به درد خوابیدن می‌خورند نه زندگی کردن. این جزیره‌های پراکنده (همان آدمیان‌) در عین حال که برای لحظه‌ای مصاحبت با یکدیگر التماس می‌کنند، همان قدر هم از دیگری فراری هستند و می‌ترسند. ترسیم ریزبافت چنین جهنم انسانی و خالی از احساساتی تماشای «دیروقت»/ After Hours را به تجربه‌ای یکه تبدیل می‌کند... مطالعه نقد کامل   خشایار سنجری: پل هکت، به جرمی نکرده، در گستره بی‌پایان شب نیویورک به دام افتاده است؛ همان طور که یوزف کی در «محاکمه» اثر کافکا به گناهی نکرده در عذاب است. همین موضوع، فیلم را به حال‌وهوای آثار کافکا نزدیک می‌کند و روی‌هم‌رفته، اسکورسیزی، ترکیبی از تعلیق هیچکاکی و فضای کافکایی را برای داستان‌گویی انتخاب کرده است... مطالعه نقد کامل   جواد رهبر: تنها آفت تماشای فیلم و لذت نبردن از آن این است که بخواهید آن را با شاهکارهای شناخته‌شده اسکورسیزی مثل «راننده تاکسی» (۱۹۷۶) و «گاو خشمگین» (۱۹۸۰) مقایسه کنید و انتظارتان فیلمی در همان سبک و سیاق باشد... مطالعه نقد کامل   رضا حسینی: در روزگار رام کردن غرب وحشی و حرکت به سوی جامعه‌ای متمدن، شعار توسعه سرزمین آمریکا این بود که طبقه کارگر را با عرق و زن می‌شود سرپا نگه داشت و پیشرفت کرد؛ اما حالا از «دیروقت» می‌توان این برداشت را هم داشت که برای پیشرفت هرچه سریع‌تر، نیروی کار نباید درگیر «فعالیت‌های دیروقت» شود و زنانی که جوان و پیرشان مایه آزار و سلب آسایش از مردان‌اند، مانع می‌شوند که آن‌ها صبح زود بتوانند سرحال و قبراق در محل کارشان حاضر شوند! پس فقط کار، بدون عرق و زن! درست مثل یک ماشین... مطالعه نقد کامل

امتیازهای منتقدان

رضا زمانی
خشایار سنجری
جواد رهبر
رضا حسینی

میانگین

۸۸ bigtheme

 

نوشته‌های منتقدان

رضا زمانی: اسکورسیزی از همان ابتدا، اعتقادش درباره زندگی انسان در نیویورک امروز را تمام‌قد اعلام می‌کند: از بین رفتن رویاها در جهانی که شغل هر کس معرف هویت او است. چنین زندگی ماشینی و بدون احساسی، آدمی را مصرف می‌کند و در انتها چیزی جز یک ربات مسخ‌شده از او باقی نمی‌گذارد؛ نتیجه مستقیم از بین رفتن فردیت و دور شدن پیوسته همه آدم‌ها از هم و نفس کشیدن در قوطی‌کبریت‌هایی که فقط به درد خوابیدن می‌خورند نه زندگی کردن. این جزیره‌های پراکنده (همان آدمیان‌) در عین حال که برای لحظه‌ای مصاحبت با یکدیگر التماس می‌کنند، همان قدر هم از دیگری فراری هستند و می‌ترسند. ترسیم ریزبافت چنین جهنم انسانی و خالی از احساساتی تماشای «دیروقت»/ After Hours را به تجربه‌ای یکه تبدیل می‌کند… مطالعه نقد کامل

 

خشایار سنجری: پل هکت، به جرمی نکرده، در گستره بی‌پایان شب نیویورک به دام افتاده است؛ همان طور که یوزف کی در «محاکمه» اثر کافکا به گناهی نکرده در عذاب است. همین موضوع، فیلم را به حال‌وهوای آثار کافکا نزدیک می‌کند و روی‌هم‌رفته، اسکورسیزی، ترکیبی از تعلیق هیچکاکی و فضای کافکایی را برای داستان‌گویی انتخاب کرده است… مطالعه نقد کامل

 

جواد رهبر: تنها آفت تماشای فیلم و لذت نبردن از آن این است که بخواهید آن را با شاهکارهای شناخته‌شده اسکورسیزی مثل «راننده تاکسی» (۱۹۷۶) و «گاو خشمگین» (۱۹۸۰) مقایسه کنید و انتظارتان فیلمی در همان سبک و سیاق باشد… مطالعه نقد کامل

 

رضا حسینی: در روزگار رام کردن غرب وحشی و حرکت به سوی جامعه‌ای متمدن، شعار توسعه سرزمین آمریکا این بود که طبقه کارگر را با عرق و زن می‌شود سرپا نگه داشت و پیشرفت کرد؛ اما حالا از «دیروقت» می‌توان این برداشت را هم داشت که برای پیشرفت هرچه سریع‌تر، نیروی کار نباید درگیر «فعالیت‌های دیروقت» شود و زنانی که جوان و پیرشان مایه آزار و سلب آسایش از مردان‌اند، مانع می‌شوند که آن‌ها صبح زود بتوانند سرحال و قبراق در محل کارشان حاضر شوند! پس فقط کار، بدون عرق و زن! درست مثل یک ماشین… مطالعه نقد کامل

نظرات خوانندگان۰
منتقدان فارسی‌زبان
شب
روز