ملاقات خصوصی (۱۴۰۰)
ملاقات خصوصی (۱۴۰۰)

ملاقات خصوصی (1400)

کارگردان : امید شمس
فیلم‌نامه‌نویس: امید شمس، علی سرآهنگ و بهمن ارک
بازیگران: پری‌ناز ایزدیار، هوتن شکیبا، رویا تیموریان، ریما رامین‌فر، سیاوش چراغی‌پور، نادر فلاح، جواد قامتی، ایمان شمس، امیرحسین بیات، حسین پارسایی و...
سایر عوامل: فرشاد محمدی (مدیر فیلم‌برداری)، پویان شعله‌ور (تدوینگر)، بامداد افشار (آهنگ‌ساز)
ژانر : درام، تبهکاری
محصول : ایران
زبان : فارسی
مدت زمان : 120 دقیقه
خلاصه داستان :

پروانه در محله‌ای در حومه تهران صاحب یک عطاری است و به لحاظ مالی، خانواده‌ای ضعیف دارد. پدرش به خاطر دزدی از همسایه به زندان افتاده و برادرش ایمان نیز به خاطر همدستی با پدر تحت تعقیب است. فرهاد که همبندی پدر است هر از گاهی با پروانه در ارتباط است.

  نوشته‌های منتقدان شاهپور شهبازی: تمام شخصیت‌های فیلم در زندانِ «جبرِ غریزه» اسیر هستند. فرهاد نیز در زندان، کماکان اسیر این جبر است و در نهایت بین آزادی خودش و پروانه، آزادی خودش را انتخاب می‌کند. بنابراین کماکان در چارچوب غریزه و نفی «دیگری» عمل می‌کند. فرهاد پس از آزادی از زندان اما در نقطه اوج فیلم، در دو‌راهه سرنوشت‌ساز میان انسان و حیوان، عشق را انتخاب می‌کند. در این حالت پروانه به عنوان معشوق، نماد غریزه نیست، بلکه پروانه بیرونی، انعکاس فرهاد‌ درونی‌شده به عنوان انسان است. فرهاد، پروانه را انتخاب نمی‌کند بلکه خودش را انتخاب می‌کند اما فرهادی را انتخاب می‌کند که در فرایند عشق، پروانه (دیگری) شده است. فقط در این حالت است که انسان به یاری عشق از زندان غریزه آزاد و از انتخابش قانون جهانی برای انسان می‌سازد... مطالعه نقد کامل   سحر عصرآزاد: عشق، پرتکرارترین و در عین حال جذاب‌ترین سوژه گذشته تا حال سینما است اما متاسفانه در سینمای ایران تعداد عاشقانه‌های ماندگار به تعداد انگشتان یک دست هم نمی‌رسد. همین کاستی و استقبالی که از اندک فیلم‌های خوش‌ساخت عاشقانه در طول زمان شده، نشان می‌دهد اگر از زاویه‌ای تازه و متمایز به این کلیشه نگاه شود تا چه حد می‌تواند جذاب و همراهی‌برانگیز شود. فیلم‌ساز در «ملاقات خصوصی» با درک همین کاستی یک پرونده واقعی را محور کار خود قرار داده که پیش‌برنده اصلی آن عشق است؛ عشقی که با منفعت‌طلبی و دروغ آغاز می‌شود اما کار خودش را می‌کند و در انتها دو سوی ماجرا را تبدیل به انسان‌هایی متفاوت از آن‌چه می‌کند که در ابتدای مسیر عاشقی بودند... مطالعه نقد کامل   رضا حسینی: «ملاقات خصوصی» یک عاشقانه ناب است؛ آن هم در سینمای ایران با تمام محدودیت‌ها و گرفتاری‌هایش؛ و از آن فیلم‌هایی است که می‌شود صحنه‌ها و نماهای متعددی از آن را انتخاب کرد و به دیگران نشان داد (تا آن‌ها را به دیدن فیلم دعوت کرد)، به‌خصوص که فیلم‌ساز جوان اما خوش‌نامش (با اعتباری که از فیلم‌های کوتاه خود کسب کرد) مهارت و توانمندی درخوری در بیان سینمایی دارد (شاید یکی از دلایل این‌که در پایان هر تماشاگری دوست دارد فیلم با نمای خاصی به پایان برسد همین زیبایی و ترکیب‌بندی و شاعرانگی نماهای متعدد فیلم است)... مطالعه نقد کامل   فرهاد خالدی‌نیک: نمی‌توان از «ملاقات خصوصی» گفت و اشاره‌ای به هنرنمایی فرشاد محمدی (مدیر فیلم‌برداری) و پویان شعله‌ور (تدوینگر) فیلم نکرد که در ارتقا کیفیت بصری و انسجام‌بخشی به سکانس‌های تاثیرگذار فیلم، نقش انکارناپذیری را بر عهده داشته و حاصل تلاش‌های امید شمس را به بهترین شکل ممکن روانه پرده نقره‌ای کرده‌اند؛ کارگردان نوظهوری که پس از فیلم‌های کوتاهش، با ساخت «ملاقات خصوصی» بار دیگر توانایی‌های خویش را نشان داده و نوید ظهور یک فیلم‌ساز کاربلد و دغدغه‌مند دیگر را در سینمای ایران می‌دهد. (شماره ۱۰۹۵ روزنامه «سازندگی» شنبه شانزدهم بهمن ۱۴۰۰)   گلاره محمدی: فیلم‌ساز از پس سوژه‌ای که انتخاب کرده به‌خوبی برآمده و عملاً موضوع ملتهب و جسورانه‌اش را هدر نداده است؛ قالبی که برای طرح داستانش برگزیده نیز ساده اما حساب‌شده است؛ بازی‌های تاثیرگذار و استانداردی از بازیگران (و حتی نابازیگرانش مانند پسربچه)…

امتیازهای منتقدان

شاهپور شهبازی
سحر عصرآزاد
رضا حسینی
فرهاد خالدی‌نیک
گلاره محمدی
سید رضا صائمی
محسن سلیمانی‌فاخر
فاطمه فریدن
خشایار سنجری
سیدآریا قریشی
آرش عنایتی

میانگین

۷۲ bigtheme

 

نوشته‌های منتقدان

شاهپور شهبازی: تمام شخصیت‌های فیلم در زندانِ «جبرِ غریزه» اسیر هستند. فرهاد نیز در زندان، کماکان اسیر این جبر است و در نهایت بین آزادی خودش و پروانه، آزادی خودش را انتخاب می‌کند. بنابراین کماکان در چارچوب غریزه و نفی «دیگری» عمل می‌کند. فرهاد پس از آزادی از زندان اما در نقطه اوج فیلم، در دو‌راهه سرنوشت‌ساز میان انسان و حیوان، عشق را انتخاب می‌کند. در این حالت پروانه به عنوان معشوق، نماد غریزه نیست، بلکه پروانه بیرونی، انعکاس فرهاد‌ درونی‌شده به عنوان انسان است. فرهاد، پروانه را انتخاب نمی‌کند بلکه خودش را انتخاب می‌کند اما فرهادی را انتخاب می‌کند که در فرایند عشق، پروانه (دیگری) شده است. فقط در این حالت است که انسان به یاری عشق از زندان غریزه آزاد و از انتخابش قانون جهانی برای انسان می‌سازد… مطالعه نقد کامل

 

سحر عصرآزاد: عشق، پرتکرارترین و در عین حال جذاب‌ترین سوژه گذشته تا حال سینما است اما متاسفانه در سینمای ایران تعداد عاشقانه‌های ماندگار به تعداد انگشتان یک دست هم نمی‌رسد. همین کاستی و استقبالی که از اندک فیلم‌های خوش‌ساخت عاشقانه در طول زمان شده، نشان می‌دهد اگر از زاویه‌ای تازه و متمایز به این کلیشه نگاه شود تا چه حد می‌تواند جذاب و همراهی‌برانگیز شود. فیلم‌ساز در «ملاقات خصوصی» با درک همین کاستی یک پرونده واقعی را محور کار خود قرار داده که پیش‌برنده اصلی آن عشق است؛ عشقی که با منفعت‌طلبی و دروغ آغاز می‌شود اما کار خودش را می‌کند و در انتها دو سوی ماجرا را تبدیل به انسان‌هایی متفاوت از آن‌چه می‌کند که در ابتدای مسیر عاشقی بودند… مطالعه نقد کامل

 

رضا حسینی: «ملاقات خصوصی» یک عاشقانه ناب است؛ آن هم در سینمای ایران با تمام محدودیت‌ها و گرفتاری‌هایش؛ و از آن فیلم‌هایی است که می‌شود صحنه‌ها و نماهای متعددی از آن را انتخاب کرد و به دیگران نشان داد (تا آن‌ها را به دیدن فیلم دعوت کرد)، به‌خصوص که فیلم‌ساز جوان اما خوش‌نامش (با اعتباری که از فیلم‌های کوتاه خود کسب کرد) مهارت و توانمندی درخوری در بیان سینمایی دارد (شاید یکی از دلایل این‌که در پایان هر تماشاگری دوست دارد فیلم با نمای خاصی به پایان برسد همین زیبایی و ترکیب‌بندی و شاعرانگی نماهای متعدد فیلم است)… مطالعه نقد کامل

 

فرهاد خالدی‌نیک: نمی‌توان از «ملاقات خصوصی» گفت و اشاره‌ای به هنرنمایی فرشاد محمدی (مدیر فیلم‌برداری) و پویان شعله‌ور (تدوینگر) فیلم نکرد که در ارتقا کیفیت بصری و انسجام‌بخشی به سکانس‌های تاثیرگذار فیلم، نقش انکارناپذیری را بر عهده داشته و حاصل تلاش‌های امید شمس را به بهترین شکل ممکن روانه پرده نقره‌ای کرده‌اند؛ کارگردان نوظهوری که پس از فیلم‌های کوتاهش، با ساخت «ملاقات خصوصی» بار دیگر توانایی‌های خویش را نشان داده و نوید ظهور یک فیلم‌ساز کاربلد و دغدغه‌مند دیگر را در سینمای ایران می‌دهد. (شماره ۱۰۹۵ روزنامه «سازندگی» شنبه شانزدهم بهمن ۱۴۰۰)

 

گلاره محمدی: فیلم‌ساز از پس سوژه‌ای که انتخاب کرده به‌خوبی برآمده و عملاً موضوع ملتهب و جسورانه‌اش را هدر نداده است؛ قالبی که برای طرح داستانش برگزیده نیز ساده اما حساب‌شده است؛ بازی‌های تاثیرگذار و استانداردی از بازیگران (و حتی نابازیگرانش مانند پسربچه) گرفته، و در یک کلام، گامی بلند و مطمئن به عنوان نخستین تجربه ساخت فیلم بلند سینمایی برداشته است… مطالعه نقد کامل

 

سید رضا صائمی: «ملاقات خصوصی» یک ملودرام عاشقانه است که با تبهکاری یا زیرژانر زندان هم گره خورده است تا سویه‌های اجتماعی قصه هم برجسته شود اما این عشق بین فرهاد و پروانه است که تلخی قصه را تلطیف می‌کند. گرچه خود این عشق هم سرشار از رنج است، رنج معیشت. چنان که پروانه به فرهاد می‌گوید: «این چه دوست داشتنیه که اگه خلاف نکنیم به هم نمی‌رسیم.» این نه‌فقط یک درددل عاشقانه که روایتی گزنده از وضعیت بغرنج اخلاقی زیستن در جامعه‌ای است که انسان را در انتخاب ناگزیز بین انسان بودن و موفق بودن قرار می‌دهد. یک تراژدی دردناک که در آن بد بودن، راه برنده بودن است و راحت زیستن محصول فریب و ظلم به دیگری… مطالعه نقد کامل

 

محسن سلیمانی‌فاخر: مفهوم عشق و تجربه عاشقی کاملا تحت تاثیر گفتمان حاکم بر جامعه و وضعیت اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی هر دوران خاصی است. عشق ناآرام در «ملاقات خصوصی» اگرچه در سکانس‌های نخستین فیلم، فردی‌ترین عواطف و احساسات را برمی‌نمایاند اما این عشق کاملا متاثر از شرایط و اتمسفر زندگی این زوج است. «مردی» دربند و اسیر در زندان و «زنی» دربند زندگی و شدائد دختر بودن در یک خانواده کاملا آنومیک با چشمانی که به ادامه‌ی دشوار حیات دوخته شده است… مطالعه نقد کامل  

 

فاطمه فریدن: فارغ از دلچسب بودن یا نبودن قصه برای انواع سلیقه‌ها، چیزی که شخصیت‌های اصلی و فرعی را به موجوداتی دوست‌داشتنی و فیلم را به اثری دیدنی و کنجکاوی‌برانگیز تبدیل می‌کند، تلفیق صحیح ماجراهای واقعی، عینی و کشف‌‌شده توسط فیلم‌ساز با داستانی سرراست است که توسط گروهی چندنفره به‌واسطه تعدد زوایای دید نگارش شده و از این منظر قابل تأمل است؛ فضایی که با وجود طولانی بودن به لحاظ زمانی و برخی صحنه‌های زائد و غیرضروری اما همچنان جذابیت‌هایی پنهان برای روایت خرده‌روایت‌های جدید را طی تماشای قسمت‌های مختلف فیلم در نهادش نهان دارد… مطالعه نقد کامل  

 

خشایار سنجری: هوشمندی دیگر گروه فیلم‌نامه‌نویسی «ملاقات خصوصی» این است که از ورود به عرصه تصویرسازی «جرم در طبقه ضعیف جامعه» پرهیز کرده‌اند. فیلم‌های متعددی در سینمای ایران سال‌های اخیر به آسیب‌شناسی این طبقه می‌پردازند مثل «شنای پروانه»، «ابد و یک روز»، «مغزهای کوچک زنگ‌زده» و… اما نویسندگان «ملاقات خصوصی» تصویرسازی یک عشق متمایز را محور کار قرار می‌دهند… مطالعه نقد کامل  

 

سید آریا قریشی: شخصیت اصلی فیلم (پروانه با بازی پری‌ناز ایزدیار) جایی از فیلم سوالی را مطرح می‌کند که – به‌شکلی موجز – چکیده‌ای از شرایط محیط پیرامون شخصیت‌ها را بیان می‌کند: «این چه دوست‌داشتنیه که اگه خلاف نکنیم به هم نمی‌رسیم؟» اولین فیلم بلند امید شمس (که ساخت فیلم‌های کوتاه خوب و موفقی چون «شب تولد» را در کارنامه دارد) را می‌توان در مورد تلاشی برای درک چه‌گونه زیستن در جهانی بی‌رحم با این ویژگی دانست؛ جهانی که در آن شخصیت‌ها اشتباهاتی انجام می‌دهند و تاوان آن اشتباهات، تنشی ناگزیر است که برای حل آن تنش و رسیدن به آرامش، انگار چاره‌ای جز خطاهای بیش‌تر وجود ندارد… مطالعه نقد کامل

 

آرش عنایتی: مشکل اصلی فیلم، ذبحِ بی‌دلیل منطق در پای احساس در داستان و اجراست؛ جایی که اگر کمی بیش از سپهر فیلم بیندیشیم و ترتیب وقایع را به یاد آوریم چیزی از فیلم نمی‌ماند جز نوای خوش موسیقی… مطالعه نقد کامل

نظرات خوانندگان۰
منتقدان فارسی‌زبان
شب
روز