شهسوار – نقد ۱

شهسوار – نقد ۱

شهسوار (۱۳۹۷) – The Man

 

حال‌وروز نزارِ مردمان سرزمینِ تختی

رضا حسینی: فعال، هنرمند و فیلم‌ساز چینی آی وی‌وی می‌گوید: «ظلم و بی‌عدالتی، بی‌پایان و بی‌زمان است؛ و ما را تسخیر می‌کند و ضمیرمان را متأثر، تا روزی که عدالت اجرا شود.»

چه خوب که یک سال پیش از نودمین سالگرد تولد غلام‌رضا تختی ملقب به جهان‌پهلوان، یک فیلم داستانی دیدنی با عنوان «غلام‌رضا تختی» (بهرام توکلی، ۱۳۹۷) و همین مستند «شهسوار» (علی شاه‌محمدی، ۱۳۹۷) درباره این کشتی‌گیر نامی – که در تالار مشاهیر فیلا جای دارد – ساخته شد تا نسل‌های جوان‌تر هم بیش‌تر درباره او و چرایی محبوبیت و بزرگی‌اش بدانند (بماند که در گیشه آلوده به کمدی‌های باسمه‌ای و حال‌وروز نزار مردمان این سرزمین، فیلم تماشایی توکلی با وجود پتانسیل‌هایش در گیشه شکست خورد و فقط رقمی حدود ۱ میلیارد و ۹۰۶ میلیون تومان فروخت؛ انگار این فیلم هم به سرنوشت سوژه‌اش دچار شد و قربانی بی‌عدالتی حاکم بر دنیای پیرامونش).

«شهسوار» با وجود سوژه فوق‌العاده‌اش، مستند قابل قبولی نیست. جالب این‌که سازنده‌اش در گفت‌وگو با «ایسنا» اشاره کرده که «تفاوت این مستند با دیگر فیلم‌هایی با این موضوع، یک پژوهش پنج‌ساله است.» خب، اگر واقعاً چنین اتفاقی هم روی داده باشد، این مستند بازتابی از آن نیست. در واقع «شهسوار» نه‌فقط چندان اطلاعات تازه‌ای در اختیار تماشاگرانش قرار نمی‌دهد (البته راوی یک بار با لحنی ذوق‌زده در جایی از فیلم می‌گوید که این نخستین بارست چنین سندی در معرض دیدگان عمومی قرار گرفته) بلکه اصلاً از سطح حرف‌ها و تصاویر و روی‌هم‌رفته یک رویکرد کلی نسبت به سوژه‌اش هم فراتر نمی‌رود.

شاه‌محمدی در گفت‌وگوی مورد اشاره به این موضوع هم پرداخته که «شهسوار» تا رسیدن به فرم نهایی‌اش که در حال اکران در گروه سینمایی «هنر و تجربه» است، پنج بار تدوین شده است؛ و از بد حادثه، نسخه‌ای که برای نگارش این نقد در اختیار نگارنده قرار گرفت از نسخه‌های ابتدایی و همانی است که در جشنواره «سینماحقیقت» روی پرده رفت. با وجود این، به نظر نمی‌رسد که نسخه در حال اکران نیز با توجه به رویکرد کارگردان و نقص‌های متعددی که در ادامه می‌خوانید، حتی در تدوین چندباره راه نجاتی داشته باشد (البته که با حذف هر یک از موارد زیر می‌توان به نسخه بهتری رسید).

از همان اولین تصویر «شهسوار» از یک ماشین تحریر که در پس‌زمینه اطلاعات اولیه فیلم به مخاطب می‌آید، شلختگی حاکم بر فضای مستند خودش را نشان می‌دهد. سرعت تایپ نوشته‌ها بر تصویر، حرکت دستان ماشین‌نویس و صدایی که روی تصویر قرار گرفته، هیچ‌یک با یکدیگر هم‌خوانی ندارند!

فیلم بر اساس نقل خاطرات دوستان تختی و اطلاعات راوی روی عکس‌ها و ویدیوهای آرشیوی پیش می‌رود، اما منطق و دقت به جزییات در چیدمان این مصالح به چشم نمی‌خورد و «شهسوار» دچار تشتت است و گاهی وقت‌ها روایت به‌وضوح از موضوعی به موضوع دیگر می‌پرد. علاوه بر این، متن راوی هم دچار ضدونقیض‌گویی است و نتیجه‌گیری‌های عجیبی می‌کند؛ مثلاً شنیده می‌شود: «سرانجام تختی بدون کسب نتیجه از این حرکت اعتصابی به تیم ملی بازمی‌گردد. نتیجه این اعتصاب برای تختی شکست در یک حرکت صنفی و نشان‌دهنده استعداد او در شکل‌دهی و رهبری حرکت‌های جمعی است…» به این وضعیت اضافه کنید تکرار روایت یک اتفاق از زبان مصاحبه‌شونده‌های متفاوت و حتی تعابیر و سوءبرداشت‌های شخصی آن‌ها را (و بماند که حتی عکس‌ها و ویدیوهای آرشیوی هم تکراری استفاده شده‌اند!)؛ یا منحرف شدن روایت از زندگی تختی بعد از اشاره به جبهه ملی و ایستادگی در برابر انگلیس که ناگهان بیانیه مصدق پخش و تصویرش بر مجله «تایم» نمایش داده می‌شود؛ اما جدا از صحنه‌ها و توضیح‌های اضافه‌ای که احتمالاً بخشی از آن‌ها در نسخه اکران اصلاح شده، سازنده «شهسوار» در بخش بازسازی واقعیت نیز بد عمل کرده است و گفت‌وگوهای ساختگی با بازیگر نقش تختی حسابی توی ذوق می‌زنند. (امتیاز ۳ از ۱۰)

نظرات خوانندگان۰
منتقدان فارسی‌زبان
شب
روز