عنکبوت – نقد ۳

عنکبوت – نقد ۳

عنکبوت (۱۳۹۸) – Killer Spider

 

یکی باید کاری کند!

جواد رهبر: «عنکبوت» بر اساس پرونده قتل‌های زنجیره‌ای سعید حنایی ساخته شده و تا حد امکان به جزییات این پرونده پرسروصدا وفادار مانده است. به همین دلیل، فیلم برای آن‌هایی که ماجرای قتل‌های دنباله‌دار زنان خیابانی به دست سعید حنایی در فاصله مرداد ۱۳۷۹ تا مرداد ۱۳۸۰ را به یاد می‌آورند یا حتی بعداً از آن باخبر شده‌اند، تعلیق خاصی ندارد؛ اما آن‌چه «عنکبوت» را به فیلمی متفاوت و تاثیرگذار تبدیل می‌کند، توانایی اکتای براهنی، فیلم‌نامه‌نویس و ابراهیم ایرج‌زاد، کارگردان فیلم در استفاده بهینه از همین محدودیت تحمیلی است. فیلم با روایت واقع‌گرایانه و سرشار از جزییاتِ سه‌پرده‌ای شکل‌گیری انگیزه قتل‌ها، اجرای قتل‌ها و دستگیری و مجازات قاتل به اثری موشکافانه درباره انسانی تبدیل می‌شود که از مشاهده فساد در کف خیابان‌ها به ستوه آمده و به قول خودش زن‌های خیابانی را به قتل می‌رساند چون بالاخره یکی باید کاری کند.

محسن تنابنده در نقش سعید حنایی یکی از بهترین نقش‌آفرینی‌هایش تا به امروز – و شاید هم بهترین بازی‌اش تا به حال – را ارائه می‌دهد. تنابنده نقش گچ‌کاری را بازی می‌کند که وقتی متوجه می‌شود راننده‌ای همسرش را با زنی خیابانی اشتباه گرفته، خون جلوی چشمانش را می‌گیرد. او را فقط یک بار عصبانی می‌بینیم و آن هم وقتی است که از این ماجرا باخبر می‌شود و لیوانی را که در دست دارد می‌شکند. مادر سعید (با بازی خوب شیرین یزدان‌بخش) هم کاتالیزور ایجاد انگیزه در سعید برای این قتل‌هاست چون اوست که در آشکار شدن ماجرای همسر سعید به‌اصطلاح آتش‌بیار معرکه می‌شود و سخت‌گیری‌ها و وسواسی که در پوشش دختر سعید در خانه دارد،‌ در تیغه کشیدنِ میان اتاق برای تفکیک محل خواب دختر و پسر توسط سعید بازنمایی می‌شود. حتی پسر خانواده هم – با آن‌که سن‌وسالی ندارد – نگرش‌هایی شبیه به پدر و مادربزرگش دارد و معتقد است که حق راننده خاطی باید کف دستش گذاشته شود.

پرده دوم فیلم به قتل‌های‌ زنان خیابانی توسط سعید اختصاص دارد که ایرج‌زاد در دومین فیلمش بعد از فیلم تحسین‌شده «تابستان داغ» (۱۳۹۵) به شیوه‌ای واقع‌گرایانه و با اجرایی کلاسیک که یادآور آثار متأخر آلفرد هیچکاک مثل «جنون» (۱۹۷۲) است، آن‌ها را به تصویر می‌کشد. سعید در ابتدا سعی می‌کند این زن‌ها را متقاعد کند تا دست از خودفروشی بردارند اما وقتی طفره می‌روند، آن‌ها را به قتل می‌رساند. هرچه فیلم جلوتر می‌رود، سعید شخصیتی آرام‌تر پیدا می‌کند و اطمینان حاصل می‌کند که کار درستی انجام می‌دهد و به همین خاطر در کمال خونسردی مرتکب قتل‌های پی‌درپی می‌شود.

نکته هولناک فیلم در پرده سوم و آن‌جایی شکل می‌گیرد که قاتل زنجیره‌ای در برخورد با قانون و حتی همسرش بر این باور خود پافشاری می‌کند که او دست به اصلاح اجتماع زده و کاری کاملاً درست انجام داده است. با وجود این، سازندگان فیلم به‌درستی در جایگاه راویان بی‌طرف ماجرا می‌ایستند تا بتوانند روایتی عینی از این پرونده تکان‌دهنده به تماشاگر ارائه بدهند. به همین خاطر است که وقتی در بازسازی صحنه یکی از قتل‌ها، متوجه می‌شویم روسری‌ای که سعید یکی از زنان خیابانی را با آن خفه کرده، حالا سر همسرش است، برای لحظه‌ای نفس‌مان می‌گیرد. خشونتِ پنهانِ موجود بی‌آن‌که روح همسر سعید از آن خبر داشته باشد، تا حد امکان به او نزدیک شده است. «عنکبوت» با وجود این‌که به پرونده‌ای می‌پردازد که حدود دو دهه از آن گذشته است اما احتمال فوران خشونتی از این جنس در شرایط فعلی را به ما یادآوری می‌کند.

منبع اولین انتشار: شماره ۵۶۸ ماهنامه سینمایی «فیلم»، اسفند ۱۳۹۸

(امتیاز ۸ از ۱۰)

نظرات خوانندگان۰
منتقدان فارسی‌زبان
شب
روز