فرنچ دیسپچ (۲۰۲۱)
فرنچ دیسپچ (۲۰۲۱)

فرنچ دیسپچ (2021)

نامزد نخل طلای جشنواره کن 2021، ششمین فیلم برتر سال به انتخاب «کایه دو سینما»
کارگردان : وس اندرسن
فیلم‌نامه‌نویس: وس اندرسن بر اساس داستانی از خودش، رومن کوپولا، هیوگو گینس و جیسن شوارتزمن
بازیگران: بنیسیو دل تورو، اِیدرین برودی، تیلدا سویینتن، لئا سیدو، فرانسیس مک‌دورمند، تیموتی شلمی، جفری رایت، متیو آمال‌ریک، بیل موری، اوئن ویلسن و...
سایر عوامل: رابرت یومن (مدیر فیلم‌برداری)، اندرو وایس‌بلوم (تدوینگر)، الکساندر دسپلا (آهنگ‌ساز)
ژانر : کمدی، درام، عاشقانه
محصول : ایالات متحده، آلمان
زبان : انگلیسی، فرانسوی
مدت زمان : 107 دقیقه
خلاصه داستان :

آرتور هوویتزر جونیور، سردبیر روزنامه «فرنچ دیسپچ» ناگهان بر اثر حمله قلبی می‌میرد. طبق وصیت‌نامه‌اش انتشار روزنامه پس از شماره آخر - که در آن سه مقاله از شماره‌های قبلی بازنشر می‌شوند و یک آگهی درگذشت - به حالت تعلیق درمی‌آید.

  نوشته‌های منتقدان امیرعلی نصیری: ویژگی‌های فنی برجسته فیلم عبارتند از: پرسپکتیو تک‌نقطه‌ای، پالت رنگی متنوع، فقدان حرکت‌های افق‌گرد و عمود‌گرد (پن و تیلت) دوربین، استفاده از بازیگران مطرح در نقش‌های کوتاه، فیلم‌برداری با نگاتیو ۳۵ میلی‌متری و عمق میدان زیاد، میزانسن‌های شلوغ باجزییات مثل تابلوی نقاشی، تلفیق با پویانمایی، استفاده از نسبت آکادمی با نسبت منظری ۱٫۳۷:۱ مشابه با تلویزیون‌های قدیمی و استفاده از دکورهای فراوان که شانس نامزدی اسکار در رشته‌های طراحی صحنه و لباس را زیاد می‌کند... مطالعه نقد کامل   ساسان گلفر: وس اندرسن در سینمای امروز جهان همان نقشی را دارد که برتولت برشت نزدیک به یک قرن پیش در تئاتر داشت. شاید نیم قرن پیش همین جمله را درباره ژان-لوک گدار می‌‌شد گفت؛ اما استاد «ازنفس‌افتاده»ی فرانسوی که در «گذران زندگی» این روزها به «خداحافظی با زبان» رسیده، گرچه هنوز هم در «کتاب تصویر» به تجربه‌گرایی‌هایی همچون «فیلم سوسیالیسم» می‌پردازد، دیگر آن انرژی سنت‌شکنی دهه‌های پیش را ندارد و فاصله‌گذاری افراطی میان تماشاگر و فیلم روی پرده و پیاده کردن نوآوری‌های حالا سنت‌شده‌ی تئاتر برشت در سینما را به فرزند معنوی و دوست آمریکایی‌اش سپرده است... مطالعه نقد کامل   حسین معززی‌نیا: فیلم به شکل کم‌سابقه‌ای فشرده و لایه‌لایه است. موقع تماشا ناچاریم هم‌زمان به جزییات متفاوتی توجه کنیم. اگر فقط حواس‌مان به اطلاعات داستان اصلی باشد متوجه ریزه‌کاری‌هایی درباره دخالت دیدگاه نویسنده‌ی گزارش نمی‌شویم. اگر درگیر دریافت اطلاعات داستانی شویم جزییات متراکم قاب‌ها را نمی‌بینیم (تعدادی از شوخی‌ها در حد چند فریم ظاهر می‌شوند و سریع می‌گذرند). اگر دقت‌مان فقط به جزییات تصویر باشد متوجه کار درخشان الکساندر دسپلا نمی‌شویم که فقط موسیقی نساخته بلکه دارد روایتی دیگر به روایت اصلی اضافه می‌کند با ریتمی مختص خودش. بله، این تراکم شاید ایراد فیلم است ولی نشانه رویکردی کمال‌گرایانه و عاشقانه به روایتگری هم هست؛ استفاده‌ای تمام‌عیار از همه امکانات سینما در برپایی دنیایی که فقط در سینما ممکن است تحقق پیدا کند... مطالعه نقد کامل

امتیازهای منتقدان

امیرعلی نصیری
ساسان گلفر
حسین معززی‌نیا

میانگین

۸۰ bigtheme

 

نوشته‌های منتقدان

امیرعلی نصیری: ویژگی‌های فنی برجسته فیلم عبارتند از: پرسپکتیو تک‌نقطه‌ای، پالت رنگی متنوع، فقدان حرکت‌های افق‌گرد و عمود‌گرد (پن و تیلت) دوربین، استفاده از بازیگران مطرح در نقش‌های کوتاه، فیلم‌برداری با نگاتیو ۳۵ میلی‌متری و عمق میدان زیاد، میزانسن‌های شلوغ باجزییات مثل تابلوی نقاشی، تلفیق با پویانمایی، استفاده از نسبت آکادمی با نسبت منظری ۱٫۳۷:۱ مشابه با تلویزیون‌های قدیمی و استفاده از دکورهای فراوان که شانس نامزدی اسکار در رشته‌های طراحی صحنه و لباس را زیاد می‌کند… مطالعه نقد کامل

 

ساسان گلفر: وس اندرسن در سینمای امروز جهان همان نقشی را دارد که برتولت برشت نزدیک به یک قرن پیش در تئاتر داشت. شاید نیم قرن پیش همین جمله را درباره ژان-لوک گدار می‌‌شد گفت؛ اما استاد «ازنفس‌افتاده»ی فرانسوی که در «گذران زندگی» این روزها به «خداحافظی با زبان» رسیده، گرچه هنوز هم در «کتاب تصویر» به تجربه‌گرایی‌هایی همچون «فیلم سوسیالیسم» می‌پردازد، دیگر آن انرژی سنت‌شکنی دهه‌های پیش را ندارد و فاصله‌گذاری افراطی میان تماشاگر و فیلم روی پرده و پیاده کردن نوآوری‌های حالا سنت‌شده‌ی تئاتر برشت در سینما را به فرزند معنوی و دوست آمریکایی‌اش سپرده است… مطالعه نقد کامل

 

حسین معززی‌نیا: فیلم به شکل کم‌سابقه‌ای فشرده و لایه‌لایه است. موقع تماشا ناچاریم هم‌زمان به جزییات متفاوتی توجه کنیم. اگر فقط حواس‌مان به اطلاعات داستان اصلی باشد متوجه ریزه‌کاری‌هایی درباره دخالت دیدگاه نویسنده‌ی گزارش نمی‌شویم. اگر درگیر دریافت اطلاعات داستانی شویم جزییات متراکم قاب‌ها را نمی‌بینیم (تعدادی از شوخی‌ها در حد چند فریم ظاهر می‌شوند و سریع می‌گذرند). اگر دقت‌مان فقط به جزییات تصویر باشد متوجه کار درخشان الکساندر دسپلا نمی‌شویم که فقط موسیقی نساخته بلکه دارد روایتی دیگر به روایت اصلی اضافه می‌کند با ریتمی مختص خودش. بله، این تراکم شاید ایراد فیلم است ولی نشانه رویکردی کمال‌گرایانه و عاشقانه به روایتگری هم هست؛ استفاده‌ای تمام‌عیار از همه امکانات سینما در برپایی دنیایی که فقط در سینما ممکن است تحقق پیدا کند… مطالعه نقد کامل

نظرات خوانندگان۰
منتقدان فارسی‌زبان
شب
روز