زخم کاری (۱۴۰۰)
زخم کاری (۱۴۰۰)

زخم کاری (1400)

کارگردان : محمدحسین مهدویان
فیلم‌نامه‌نویس: محمدحسین مهدویان بر اساس داستانی از محمود حسینی‌زاد
بازیگران: جواد عزتی، رعنا آزادی‌ور، هانیه توسلی، سعید چنگیزیان، الهه حصاری، عباس جمشیدی‌فر، مهدی زمین‌پرداز، امیرحسین هاشمی، مائده طهماسبی و...
سایر عوامل: هادی بهروز (مدیر فیلم‌برداری)، سجاد پهلوان‌زاده (تدوینگر)، حبیب خزایی‌فر (آهنگ‌ساز)
ژانر : درام، جنایی، تریلر
محصول : ایران
زبان : فارسی
مدت زمان : هر قسمت حدود 50 دقیقه
خلاصه داستان :

مالکی از مدیران شرکتی موفق است که توسط نعمت ریزآبادی اداره می‌شود. ریزآبادی، مالکی را مأمور می‌کند تا برای قرارداد مهم نفتی با نروژی‌ها وارد مذاکره شود. نروژی‌ها بعد از عقد قرارداد می‌خواهند مبلغ چند میلیون دلاری قرارداد را به حساب شرکت واریز کنند ولی مالکی آن را به حساب شخصی خودش واریز می‌کند.

  نوشته‌های منتقدان منوچهر دین‌پرست: طمع، بن‌مایه «زخم کاری» است که در سراسر آن اضطراب را تا مغز استخوان مخاطب فرو می‌کند؛ از اضطراب اخلاقی تا اضطراب اقتصادی؛ اما این دو پیوندی عجیب و ناگسستنی دارند. دو خانواده از یک ایل و تبار، برای دستیابی به موقعیت‌های بیش‌تر مالی، به جان یکدیگر می‌افتند. گویی زندگی این روزهای ایرانیان، مسیر دوگانه‌ای را طی می‌کند: یا جدال با فقر است یا نیفتادن از طبقه‌ای که در آن هستیم؛ اما طبقه دیگری هم ظهور کرده است: نوکیسه‌هایی که برای مال‌اندوزی و ثروت بیش‌تر، زندگی بسیاری را تباه می‌کنند. (شماره ۲۷۹۳۰ روزنامه اطلاعات، سه‌شنبه ۲۳ شهریور ۱۴۰۰)   بهمن شیرمحمد: «زخم کاری» را می‌توان در ایده‌پردازی و تصمیم‌های ابتدایی سازندگان آن موفق‌تر دانست تا آن چیزی که به عنوان محصول نهایی بر صفحه تلویزیون دیده‌ایم. تیم نویسنده و سازنده سریال به‌درستی محدودیت‌های کتاب منبع را دریافته‌اند؛ اما در اجرای ایده‌های متنوع و غالباً جذاب اولیه چندان موفق عمل نکرده‌اند. حتی - فراتر از مباحث دراماتیک - در زمینه کارگردانی نیز با وجود ریتم و سروشکل پرکشش و کارشده سریال، در مواردی چون انتخاب برخی از بازیگران نقش‌های کلیدی، انتخاب‌های مناسبی صورت نگرفته است که بحث آن در این مجال نمی‌گنجد... مطالعه نقد کامل   مازیار رضایی: امیدوارم «زخم کاری» بر خلاف عرف سینما و تلویزیون ایران که معمولاً قصه‌هایی جذاب دارد با آغازی فوق‌العاده و پایانی بد، پایانی به‌موقع و معقول هم داشته باشد و کارگردان از این ارتباط میان شخصیت اصلی و عنصر طبیعت که از نقاط قوت «مکبث» و رمان «بیست زخم کاری» بوده است و البته پایان‌بخش حیات مکبث/مالک به‌سادگی نگذرد. ضمن آن که امیدوارم محمدحسین مهدویان ژست اپوزیسیون را - که نسبتی با آن ندارد - کنار بگذارد و به مسیر حرفه‌ای خود ادامه دهد؛ حتی اگر تیغ ممیزی، آثارش را گاهی نوازش دهد یا از سوی دیگر، گاهی حاتمی‌کیایی جوان خطاب شود. این تمرکز هم برای آثارش بهتر است و هم برای خودش. (شماره ۴ «فیلم‌ امروز»، شهریور ۱۴۰۰)   محسن سلیمانی‌فاخر: سمیرا در «زخم کاری» به سوی جنبه آمازون شخصیتش متمایل شده؛ و به سوی قدرت و در ضدیت با عشق جهت‌گیری کرده است. مادری را به تعویق می‌اندازد، با «مادونا» که از مد افتاده، در تماس نیست و از معشوقه فقط به قصد کام‌جویی جنسی استفاده می‌کند... مطالعه نقد کامل   فرهاد خالدی‌نیک: در مجموع، نقاط قوت «زخم کاری» به نقطه‌ضعف‌هایش می‌چربد تا در زمره بهترین سریال‌های شبکه نمایش خانگی قرار گیرد. مهدویان در اجرا به‌خوبی از تجربه‌های سینمایی‌اش بهره برده و سعی کرده است چه در فیلم‌برداری و چه در طراحی صحنه، سریال را به قواعد ژانر نوآر و تریلرهای روان‌شناسانه نزدیک کند. او بر خلاف آثار سینمایی‌اش، این بار دوربین را در خدمت قصه درآورده و در سریالش خبری از جلوه‌نمایی‌های بصری قبلی نیست. مهدویان به‌درستی شیوه موجزگویی رمان را به خدمت گرفته و عامدانه از پرگویی و آب بستن به سکانس‌هایی خودداری کرده است که قابلیت کش‌آمدن داشته‌اند؛ تا بدین ترتیب سریال از ریتم نیفتد و همان ضرباهنگ اولیه تا پایان حفظ شــود. (شماره ۱۲۹ ماهنامه «۲۴»، شهریور ۱۴۰۰)   مهرزاد دانش: «زخم کاری»…

امتیازهای منتقدان

منوچهر دین‌پرست
بهمن شیرمحمد
مازیار رضایی
محسن سلیمانی‌فاخر
فرهاد خالدی‌نیک
مهرزاد دانش

میانگین

۶۲ bigtheme

 

نوشته‌های منتقدان

منوچهر دین‌پرست: طمع، بن‌مایه «زخم کاری» است که در سراسر آن اضطراب را تا مغز استخوان مخاطب فرو می‌کند؛ از اضطراب اخلاقی تا اضطراب اقتصادی؛ اما این دو پیوندی عجیب و ناگسستنی دارند. دو خانواده از یک ایل و تبار، برای دستیابی به موقعیت‌های بیش‌تر مالی، به جان یکدیگر می‌افتند. گویی زندگی این روزهای ایرانیان، مسیر دوگانه‌ای را طی می‌کند: یا جدال با فقر است یا نیفتادن از طبقه‌ای که در آن هستیم؛ اما طبقه دیگری هم ظهور کرده است: نوکیسه‌هایی که برای مال‌اندوزی و ثروت بیش‌تر، زندگی بسیاری را تباه می‌کنند. (شماره ۲۷۹۳۰ روزنامه اطلاعات، سه‌شنبه ۲۳ شهریور ۱۴۰۰)

 

بهمن شیرمحمد: «زخم کاری» را می‌توان در ایده‌پردازی و تصمیم‌های ابتدایی سازندگان آن موفق‌تر دانست تا آن چیزی که به عنوان محصول نهایی بر صفحه تلویزیون دیده‌ایم. تیم نویسنده و سازنده سریال به‌درستی محدودیت‌های کتاب منبع را دریافته‌اند؛ اما در اجرای ایده‌های متنوع و غالباً جذاب اولیه چندان موفق عمل نکرده‌اند. حتی – فراتر از مباحث دراماتیک – در زمینه کارگردانی نیز با وجود ریتم و سروشکل پرکشش و کارشده سریال، در مواردی چون انتخاب برخی از بازیگران نقش‌های کلیدی، انتخاب‌های مناسبی صورت نگرفته است که بحث آن در این مجال نمی‌گنجد… مطالعه نقد کامل

 

مازیار رضایی: امیدوارم «زخم کاری» بر خلاف عرف سینما و تلویزیون ایران که معمولاً قصه‌هایی جذاب دارد با آغازی فوق‌العاده و پایانی بد، پایانی به‌موقع و معقول هم داشته باشد و کارگردان از این ارتباط میان شخصیت اصلی و عنصر طبیعت که از نقاط قوت «مکبث» و رمان «بیست زخم کاری» بوده است و البته پایان‌بخش حیات مکبث/مالک به‌سادگی نگذرد. ضمن آن که امیدوارم محمدحسین مهدویان ژست اپوزیسیون را – که نسبتی با آن ندارد – کنار بگذارد و به مسیر حرفه‌ای خود ادامه دهد؛ حتی اگر تیغ ممیزی، آثارش را گاهی نوازش دهد یا از سوی دیگر، گاهی حاتمی‌کیایی جوان خطاب شود. این تمرکز هم برای آثارش بهتر است و هم برای خودش. (شماره ۴ «فیلم‌ امروز»، شهریور ۱۴۰۰)

 

محسن سلیمانی‌فاخر: سمیرا در «زخم کاری» به سوی جنبه آمازون شخصیتش متمایل شده؛ و به سوی قدرت و در ضدیت با عشق جهت‌گیری کرده است. مادری را به تعویق می‌اندازد، با «مادونا» که از مد افتاده، در تماس نیست و از معشوقه فقط به قصد کام‌جویی جنسی استفاده می‌کند… مطالعه نقد کامل

 

فرهاد خالدی‌نیک: در مجموع، نقاط قوت «زخم کاری» به نقطه‌ضعف‌هایش می‌چربد تا در زمره بهترین سریال‌های شبکه نمایش خانگی قرار گیرد. مهدویان در اجرا به‌خوبی از تجربه‌های سینمایی‌اش بهره برده و سعی کرده است چه در فیلم‌برداری و چه در طراحی صحنه، سریال را به قواعد ژانر نوآر و تریلرهای روان‌شناسانه نزدیک کند. او بر خلاف آثار سینمایی‌اش، این بار دوربین را در خدمت قصه درآورده و در سریالش خبری از جلوه‌نمایی‌های بصری قبلی نیست. مهدویان به‌درستی شیوه موجزگویی رمان را به خدمت گرفته و عامدانه از پرگویی و آب بستن به سکانس‌هایی خودداری کرده است که قابلیت کش‌آمدن داشته‌اند؛ تا بدین ترتیب سریال از ریتم نیفتد و همان ضرباهنگ اولیه تا پایان حفظ شــود. (شماره ۱۲۹ ماهنامه «۲۴»، شهریور ۱۴۰۰)

 

مهرزاد دانش: «زخم کاری» خودش از ناحیه قوام‌نیافتگی قصه متن‌اش، زخمی کاری خورده است. با چرخاندن اسلوموشنی آدم‌ها با تاج کاغذی وسط جشن تولد به همراه موسیقی‌ای رعب‌آور، نمی‌توان «مکبث» ایرانی خلق کرد؛ همان طور که با سخنرانی و جمله قصار و دود سیگار و هلی‌شات و لحن‌های کوبنده و چند فقره معادل‌سازی معوج. قصه، عمق دراماتیک می‌طلبد و نه سلسله‌ای از جمله‌های حکیمانه و قتل و کتک و استفراغ و تکرار حرف‌های دفعه قبل. جهان «مکبث» دنیای استیلیزه‌ای است از تقدیر و تراژدی و عجز و جبر و وسوسه و وجدان؛ اما جهان «زخم کاری» دنیایی تصنعی از سایه‌های این‌هاست که می‌آیند و محو می‌شوند و از یاد می‌روند؛ عاری از روح انسانی که هسته اصلی هر قصه‌ای است. (شماره ۴ ماهنامه «فیلم امروز»، شهریور ۱۴۰۰)

نظرات خوانندگان۰
منتقدان فارسی‌زبان
شب
روز