آقای طهماسب تازگی به خانه جدید نقل مکان کرده است و در همسایگی منزل جدیدش یک سالن عروسی قرار دارد. شخصیتهای عروسکی جدیدی که اکثر آنها کارکنان این سالن عروسی هستند به زندگی او اضافه میشوند و اتفاقهای متفاوت و جذابی را رقم میزنند.
امتیازهای منتقدان
سحر عصرآزاد
سید رضا صائمی
مهرزاد دانش
صوفیا نصراللهی
میانگین
نوشتههای منتقدان
سحر عصرآزاد: «مهمونی» هرچند از ساختار آشنای مجموعه برنامههای نوروزی «کلاهقرمزی و آقای مجری» بهره میبرد، اما با ظرافت بهروز شده که یادآور اشراف نویسنده اصلی و کارگردانش به کارکردهای رسانه(مدیوم)های مختلف و البته در دست داشتن نبض مخاطب کودک و بزرگسال است. حضور تماشاگران به عنوان مهمانان واقعی در استودیوی برنامه «مهمونی» که نماینده مخاطبان میلیونی در خانهها هستند، از آن جمله است که به نظر میآید در قسمتهای بعدی حضوری پویاتر در بخشهای مختلف برنامه داشته باشند… مطالعه نقد کامل
سید رضا صائمی: دو مهمان در برنامه «مهمونی» حضور دارند؛ یکی تماشاگرانی که ناظر و شاهد برنامه هستند و در واقع مهمانان جمعی و گروهی برنامهاند و دیگری «مهمان ویژه» که به نقطه کانونی برنامه بدل میشود و گفتوگو با او به ظرفیت مهمی برای خاطرهسازی و خلق صحنههای دلنشین و دیالوگهای جذابی بدل میشود که در حافظه تصویری برنامه و مخاطبان ثبت و صورتبندی میشود؛ اما اگر بخواهیم ساختار تولیدی و اجرایی برنامه را معیار و محور قرار دهیم، آقای مجری و شخصیت خود ایرج طهماسب است که به مثابه عنصر و مولفه هویتبخش مجموعه شناخته شده و به نقطه ثقلی بدل میشود که همه عناصر و اجزای برنامه را پیوند میدهد و در نسبت دراماتیک با خود معنا میکند. در واقع شاهرگ اصلی برنامه را باید در جایگاه، موقعیت و کارکرد مجری برنامه جستوجو کرد که مکالمهها و نوع و جنس مواجهه او با عروسکهای مختلف به آن هویت میبخشد… مطالعه نقد کامل
مهرزاد دانش: نوروز امسال ایرج طهماسب با برنامه جدیدی به نام «مهمونی» بار دیگر حضوری پراستقبال را در رسانه رقم زد؛ اما این بار این رسانه به جای سیما، یکی از پایگاه(پلتفرم)های نمایشی بود. بعد از اتفاقهایی که برای مجموعه پرسابقه و محبوب «کلاهقرمزی» افتاد و اختلافهای بین تلویزیون و سازندگان برنامه، اجازه ادامه فعالیت به طهماسب و جبلی را نداد، امید چندانی برای احیای آن باقی نمانده بود. حالا با گذشت چند سال، طهماسب نه با همان برنامه، بلکه با ایده و عروسکها و قالب جدیدی برنامهای دیگر عرضه کرده است. در وهله نخست، این گمان میرفت که مجموعه جدید، با توجه به اینکه سابقه و شخصیتهای متنوع کلاهقرمزی را ندارد و از تلویزیون هم پخش نمیشود و صرفا یک پایگاه اینترنتی پشتیبان و عرضهکنندهاش است، چندان مورد استقبال قرار نگیرد اما آنچه در مدت پخش شش قسمت اول این سریال روی داد، خلاف این انگاره را ثابت کرد و نشان داد اگر خلاقیت و اعتبار و تجربه پشت یک برنامه باشد، میتوان کلیشههای رسمی سیطره «رسانه ملی» را زدود و بر آن پیشی گرفت… مطالعه نقد کامل
صوفیا نصراللهی: نکتههای مثبت مجموعه «مهمونی» کم نیستند. اولین نکته هوشمندی سازندگان در وایرال کردن برنامه در شبکههای اجتماعی قبل از پخش قسمت اول آن است. از ویدیوی کوتاه گلناز طهماسب از پدرش که با جدیت مشغول کار بود و فقط وقتی از او درباره عروسکها پرسیدند لبخند زد تا آن ویدیوی مربوط به برنامه اول که ایرج طهماسب میگفت: «ببخشید من یه کم پیر شدم. دست خودم نیست.» که دل خیلی از بینندهها را حتی پیش از دیدن برنامه لرزاند. ایرج طهماسب از دوستداشتنیترین چهرههای تلویزیون در همه این سالها بوده. به قول یکی از دوستان: «آقای مجری آنقدر مهربونه که یه عمره فوم و اسفنج بوس میکنه!» برای نسلهای مختلف آقای مجری تجسم یک پدر با صبر و تحمل و مهر و محبت زیاد بوده. رابطهاش با عروسکها واقعاً شبیه رابطه یک پدر با بچههایش است. به موقع عصبانی میشود. خندهاش میگیرد. میخواهد تربیتشان کند و در مقابل اشتباههایشان گذشت میکند. ایرج طهماسب همان شخصیت عزیزش را با خودش به «مهمونی» هم آورده است… مطالعه نقد کامل