زندگی کردن با هم – نقد ۱

زندگی کردن با هم – نقد ۱

زندگی کردن با هم (۲۰۲۱) – Together Together

 

از دکترهای «رنگارنگ» تا مهمانانی از قاره‌های مختلف

رضا حسینی: دلایل کنجکاوی‌برانگیز برای تماشای «زندگی کردن با هم» می‌تواند موقعیت داستانی جالب توجه و استقبال منتقدان غربی از این کمدی جمع‌وجور باشد؛ و البته نیاز مبرم تماشاگر امروزی به فیلمی مفرح که دست‌کم برای زمانی کوتاه، او را از دنیای پیرامونش جدا کند؛ اما در عمل، فیلم از همان ابتدا ناامیدکننده است. اصلاً میزان ذوق و خلاقیت نویسنده و کارگردان فیلم یعنی نیکول بِک‌ویت، از طراحی، دیالوگ‌ها و شوخی‌پردازی همان فصل افتتاحیه مشخص می‌شود. بماند که انتخاب بازیگران هم عاری از جذابیت لازم برای فیلمی کمدی با چاشنی رمانس است و این یکی از نقاط ضعف مهم فیلم است. در واقع «زندگی کردن با هم» می‌توانست با موقعیت داستانی نویدبخش خود، یک کمدی رمانتیک متفاوت و دیدنی باشد ولی این فرصت را به بدترین شکل ممکن از دست داده است؛ البته با توجه به کارنامه سازنده‌اش که پیش از این فقط یک درام-تریلر ناموفق ساخته، این ناکامی هم بی‌دلیل یا دور از انتظار نیست.

یکی از صحنه‌های باورنکردنی «زندگی کردن با هم» جایی است که زن جوان فیلم، مرد میانسال را قانع می‌کند که وودی آلن آدم منحرفی است و از داستان‌ها و روابط مرکزی دو فیلم «آنی هال» و «منهتن» ایراد می‌گیرد. در روزگار جنبش‌های اجتماعی، همه جور داستان و کاری از فیلم‌سازان ناتوان اما فرصت‌طلب سر زده بود، جز این‌که فیلمی کمدی درباره بچه‌دارشدن مردی میانسال با تخمک اهدایی یکی و رحم اجاره‌ای دیگری بسازند و در اوج ناتوانی در قصه‌گویی، شوخی‌پردازی و هزار مورد دیگر، یکی از مهم‌ترین کمدی‌سازان نیم‌قرن اخیر را به سخره بگیرند. آن وقت نهایت نبوغ نویسنده و کارگردان «زندگی کردن با هم» در کلیت شخصیت فرعی هم‌جنس‌گرای فیلم دیده می‌شود که با هر مترومعیاری برای عموم دافعه‌برانگیز است. نمود فرصت‌طلبی بک‌ویت در موارد دیگری هم به‌وضوح دیده می‌شود؛ مثلاً دکترهای «رنگارنگ» فیلم که همگی از اقلیت‌های نژادی یا اجتماعی هستند یا نمونه خنده‌دارش که در مهمانی خانوادگی شخصیت اصلی دیده می‌شود و در پس‌زمینه‌ها و گوشه‌های قاب، انگار تمام اقلیت‌های نژادی حضور دارند و فهرست هنروران بر اساس سن، رنگ‌پوست و قاره‌ها تنظیم شده است.

«زندگی کردن با هم» هرگز سروشکل درستی پیدا نمی‌کند و حتی می‌توان گفت که هرچه جلوتر می‌رود بر حجم مشکلاتش افزوده می‌شود. روایت آشکارا آشفته است و برای همین دائم تغییر لحن در رفتار شخصیت‌ها و حتی بازی بازیگران رخ می‌دهد؛ به‌نوعی که دلیل تغییر رفتارها هم برای تماشاگر سوال‌برانگیز می‌شود. در این میان حتی می‌شود از توالی نماها ایراد گرفت و به ایده‌هایی برای جابه‌جایی آن‌ها در ساختار فیلم فکر کرد؛ موضوعی که برای فیلمی که اولین نمایش جهانی‌اش در جشنواره ساندنس ۲۰۲۱ بوده، واقعاً عجیب است. البته به نظر می‌رسد مسئولان انتخاب جشنواره ساندنس و همین طور منتقدان غربی‌ای که فیلم را ستوده‌اند، بیش‌تر درگیر فرامتن شده‌اند تا کیفیت چنین فیلمی؛ پس طبیعی است که پایان باز (بخوانید بی‌سرانجام) فیلم که برای خودش یک بیانیه فمینیستی تمام‌عیار شده، آن‌ها را کاملاً راضی کرده است. (امتیاز ۳ از ۱۰)

نظرات خوانندگان۰
منتقدان فارسی‌زبان
شب
روز