قدرت سگ (۲۰۲۱) – The Power of the Dog
وسترن با چاشنی پیانو
خشایار سنجری: چکمهها و شلوارهای کابویی، مردان سیگار بهدست و حراف، نوشیدن الکل در کافهها، دشتهای وسیع و بدوی، ریل و قطار و… نشانههای ظاهری یک وسترن هستند که در درام جین کمپیئن نیز خودنمایی میکنند. ژانر وسترن اغلب عرصه یک نزاع نفسگیر و فرسایشی بوده است؛ جدال دامداران با کشاورزان، جنگ سرخپوستان و مهاجران، پیکار قانونشکنان و جامعه و… تمام این نبردها، جلوهای بیرونی دارند و این تفنگ است که در این میانه حرف آخر را میزند. «قدرت سگ» نیز میدان جنگ است؛ اما نبردی که در دل فیل جریان دارد. جوشوخروش فیل نشاتگرفته از یک تناقض است. تضاد بین پوسته بیرونی و غریزههای درونی او. مولفه مهم دیگر در وسترنهای کلاسیک این است که پاسخ تمام سوالهای مخاطب در مورد شخصیتهایش را میدهد. همه چیز با شفافیت پیش میرود و قدمبهقدم ابهامها زدوده میشوند و نیات شخصیتها برای مخاطب آشکارند؛ اما «قدرت سگ» با وجود تمام تاکیدهای بصری بر مولفههای وسترن، رنگوبوی آثار مدرن را دارد. ابهام، حرف اول را در پرداخت شخصیتها میزند. ایجاز در ترسیم اتفاقها و کنشهای جاری در مزرعه بربَنکها، قصه را از کیفیت راهدادن به تفسیرهای متنوع برخوردار کرده است. کمپیئن با تاکید بر جنبه متافیزیکی و دیدن سگ در دل کوهستان، سعی در تعمیم این نوع رابطه و اشاره به نوعی تسلسل دارد. سیری زنجیروار که از برانکو هنری آغاز شده، به فیل رسیده و حالا وارث این حلقههای نامتناهی، پیتر است.
ساختار درام کمپیئن، متکی بر رمزگشاییهایی با ریتم آهسته و قطرهچکانی است. نقاط عطف قصه، به جای کشمکشهای بیرونی و حادثهای، متکی بر عناصر روانکاوانه و واکاوی امیال و روحیاتی است که بازگو کردن آنها نیاز به چنین سیر تدریجی و ریتم آهستهای دارد. فیل گاوچرانی تحصیلکرده است. موضوعی پارادوکسیکال که بهخوبی شخصیت او و علل کنشهایش را ترسیم میکند. فیل همچون هر انسانی، آمیزهای از خلقیات و احساست متنوع بشری است؛ احساساتی متناقض از هر دو سر دوقطبی نجابت و حسادت یا شرارت و نیکی. او تبلور استبدادی درونی در هر انسانیست که به سبب جبر غرب وحشی، امیالش را سرکوب کرده است.
آتش قصه کمپیئن با ورود پیتر به مزرعه بربنکها شعلهور میشود. پیتر جعبه حاوی مجلههای فیل را پیدا میکند و گویی پای به دنیای ناشناخته و جداافتاده فیل میگذارد؛ دنیایی از تابوهای مدفون در دل خاک. فیل در کنار دریاچه، برای خود دنیایی موازی خلق کرده است و درونیات حقیقی خود را پنهان میکند. او در نقابی از غرب وحشی فرو رفته است تا تفسیر مردانگی در غرب را فقط بر ظاهر خود آشکار کند. پوستاندازی قصه از عاشقانه سطحی جرج با رز به کشمکش عمیق عاطفی پیتر و فیل، بیننده را به چرایی طولانیشدن پرده اول میرساند. رابطه سادیستی فیل با رز، زمینهساز ورود به جهان اصلی داستان است. حضور رز، تعادل مزرعه بربنکها را برهم میزند و فیل و جرج در اتاقهایی جدا میخوابند تا فیل در سکانسی دردناک، شنونده معاشقه جرج و رز باشد. نمود آتش درونی فیل پس از ورود رز و پیتر، انقلابی عاطفی است که یک سرانجام محتوم دارد و مثل همیشه مرگ، حرف آخر را میزند.
آثاری چون «کوهستان بروکبک» یا «مرا با اسم خودت صدا بزن» شفاف و صریح به مساله همجنسگرایی میپردازند و به دنبال معرفی این نوع تمایلات در قالب درامی سرراست و قصهمحورند؛ اما «قدرت سگ» در قصهگویی و پرداختن مستقیم به چنین مسائل ملتهبی، خساست به خرج میدهد؛ خساستی که ذهن مخاطب را در چینش و تکمیل پازل کمپیئن فعال میکند چون فیلمساز پاسخ روشنی در مورد نوع روابط فیل و پیتر یا پیشینه روابط فیل و برانکو هنری نمیدهد. سوالهای متعددی در این زمینه باقی میماند تا مخاطب، دنیای قصه را خودش به سوی کمال پیش ببرد. (امتیاز ۸ از ۱۰)