گود (۱۴۰۰)
بچههایی که نباید ببینیم!
رضا حسینی: احتمالاً خیلیها میدانند که فروشندههای خیابانی با پرداخت مبلغی به مأموران شهرداری (مستقیم یا غیرمستقیم) اجازه بساطکردن و کاسبی را پیدا میکنند (و این ظاهراً راهحلی است که پس از برخورد با آنها – و بازتابهای منفی عملکرد خشن و بیرحمانه مأموران در رسانهها – ابداع شد تا در نهایت، هر دو طرف راضی باشند!)؛ اما اغلب ما احتمالاً نمیدانیم که حتی «کودکان کار» هم در کلانشهرهای این سرزمین به صورت سازمانیافته «مشغول به کارند»؛ و این موضوعی است که فیلم دیدنی و تکاندهنده «گود» آن را با ما در میان میگذارد و از این حیث، به سندی قابل توجه بدل شده است.
بخش ابتدایی «گود» که در آن سازندگان جوانش، آیدین حلالزاده و سپیده سالاروند، حضور پررنگتری در مقابل دوربین یا به عنوان راوی دارند، حکم تیغی دولبه را دارد که بسته به هر تماشاگری میتواند واکنشی متفاوت را در پی داشته باشد. از یک سو تماشاگری میتواند بگوید متظاهرانه است و توضیحهای راوی، گاهی بیان واضحات است و جنبه آموزشی نامناسبی پیدا میکند (بهخصوص که کار به جایی میکشد که فیلمساز چرایی این رویکرد نسبت به سوژهها را هم توضیح میدهد)؛ اما از طرف دیگر، این طور شروعکردن فیلم با توجه به جوانی سازندگانش و رفتار متواضعشان، صمیمیت قابلقبولی را برای فیلم به ارمغان آورده که برای نگارنده پررنگتر است؛ و در معدود مواردی به لحظههای مستند خیلی خوبی هم منجر شده است، مثل آنجا که یکی از بچهها، دوربین هندیکم را میگیرد و پا به گود میگذارد یا خود فیلمسازان، در حال آموزش کودکان، سوژهی دوربین میشوند. به این ترتیب، «گود» به نمایشی پرسهوار از بخشی از زندگی روزمره این کودکان کار بدل میشود و شاید به شکلی ناخواسته (مثلاً به دلیل جوانی فیلمسازان)، فرصت عمیقشدن در زندگی و شخصیتهای این کودکان و نوجوانان را از دست میدهد. به عبارت دیگر، انگار خود فیلم با وجود نزدیکی به سوژههایش، در نهایت توجهی سطحی به آنها دارد و تصویری گذرا را از آنها ثبت میکند. حلالزاده در جایی از فیلم میگوید هر کدام از این بچهها برای ما صورت و نام و شخصیتی پیدا کردهاند و حالا دیگر نمیتوانیم بگوییم به «کودکان کار» درس میدهیم؛ و این همان اتفاقی است که در جلوی دوربین و در قالب این فیلم، برای عموم مخاطبان به طور کامل نمیافتد.
فیلم به ما میگوید که جمعآوری زبالههای شهر تهران، وظیفه سازمان پسماند شهرداری است؛ اما چند سالی است که این کار به شرکتهای خصوصی واگذار شده و سود حاصل از فروش زباله به پیمانکارهایی میرسد که بخشهای مختلف شهر تهران را اجاره کردهاند. قسمتی از کار بازیافت، در بخشهای غیررسمی و گاراژهایی انجام میشود که گروهی از کارگران مهاجر غیرقانونی در آنها زندگی و کار میکنند. البته افراد اصلی این گاراژها – که به اربابان دستگاه معروفاند – مدارک هویتی و قانونی دارند. آنها قراردادی شفاهی با پیمانکارها دارند که در ازای هر نفر که برای کار به منطقهشان میفرستند پولی به عنوان رشوه میپردازند تا مأمور بازیافت زبالهها را جمع نکند یا اگر بچهها را در حال کار دید آنها را بهاصطلاح «لتوکوب» نکند! در این میان، مأموران شهرداری هم سیستم تشخیص هویت خودشان را دارند تا کارگر غیرمجازی (بخوانید «رشوهندادهای»؛ هر نفر سه میلیون تومان در ماه) کار نکند یا اگر زودتر دست به کار شد دقیقهای یک میلیون جریمهی زود جمعکردن زبالههاست! «گود» با این جملهها به پایان میرسد: «میدانستیم کسانی که از کار فرودستان استفاده میکنند ترجیح میدهند آنها نادیدنی بمانند و حالا پس از این همه سال میدانیم که خودشان هم ترجیح میدهند نادیدنی باشند، کارشان را بکنند و پولشان را دربیاورند… و ظلمی را که بهشان میشود بخشی از زندگی در اینجا میبینند و انگار آن را پذیرفتهاند؛ اما هنوز نفهمیدهایم ما باید چه کنیم؟ یک گوشه بایستیم و چشمانمان را ببندیم و همدست قدرت شویم یا ببینیم و بشنویم و روایت کنیم؟» این بلاتکلیفی هنرمند در جامعه فعلی که گویی کارش از ثبت واقعیت و سندسازی برای آینده گذشته، مهمترین نکتهای است که «گود» در نتیجهگیری به آن اشاره میکند.
پانزدهمین جشنواره «سینماحقیقت» پذیرای فیلمهای متعددی با محوریت فقر و فساد سازمانیافته است؛ موضوعی که بر اساس مَثَل «مشت نمونه خروار»، از عمق و گستره فاجعه بزرگی میگوید که این سرزمین دچارش شده و تمام اجزای آن را بهشدت درگیر کرده است. اگر چند سال پیش فیلمهایی چون «گود» را در این رویداد سینمایی میدیدیم، تعجب میکردیم اما امسال ظاهراً گریزی نبوده و بعید نیست که چنین آثاری، فیلمهای قابلتحمل این دوره بودهاند که انتخاب شدهاند (بهخصوص با این شیوه برگزاری محدود جشنواره که حتماً دلیلش جلوگیری از انتشار کووید ذکر میشود؛ ولی از سوی دیگر شاهدیم که ماسکزدن آن طور که باید در محیط بسته سالنهای سینما جدی گرفته نمیشود!). پس اگر بخواهیم کمی کنجکاوی کنیم باید بپرسیم امسال چه فیلمهایی بیرون از گود ماندند؟
(امتیاز ۷ از ۱۰)
عالی. سپاس از شما.