بوتاکس – نقد ۳

بوتاکس – نقد ۳

بوتاکس (۱۳۹۹) – Botox

 

تصویر لخت واقعیت

رضا زمانی: تصویری که «بوتاکس» از نسل طردشده، پاک‌باخته، تیپاخورده و منزوی جوان امروز ایران نشان می‌دهد به طرز غریب و در عین حال مهیبی، ویرانگر است. فیلم با تمرکز بر زندگی دو دختر و نمایش دست‌وپا زدن آن‌ها در گرداب واقعیت اطراف‌شان، توأمان هم جامعه‌ای تاریک می‌سازد که مخاطب باورش می‌کند و هم با پوشاندن این رخت سیاه بر تن لخت فضا و زندگی فروریخته‌ آدم‌ها، به مهم‌ترین دستاوردش می‌رسد: ساختن ضدقهرمانی که خود قربانی‌ است نه قربانی‌کننده.

گرچه به نظر می‌رسد که اکرم به خاطر عدم توانایی در برقراری ارتباط اجتماعی، قربانی بی‌چون‌وچرای قصه است اما فیلم به شکلی ریزبافت، بدون قرار گرفتن در مقام قضاوت، قربانی اصلی این محیط یخ‌زده را خواهر او یعنی آذر معرفی می‌کند؛ دختری که یادگرفته برای بُرخوردن در این اجتماع پر از تظاهر چاره‌ای جز نقش‌بازی و دورویی ندارد. این در حالی است که اکرم هنوز رویاهایش را برای چنگ زدن به ریسمان زندگی در اختیار دارد اما آذر همین دلخوشی کوچک را هم برای فرار از واقعیت ندارد و این باعث شده در شرایط خطرناک‌تری نسبت به او قرار گیرد.

فیلم‌ساز با تمرکز بر شخصیت شیرین‌عقل داستان، علاوه بر حرکت به سمت یک کمدی سیاه، موفق شده تا جدال میان واقعیت و رویا در چنین برزخی را به‌درستی ترسیم کند؛ رویایی که مدام توسط واقعیت تیره پس‌زده می‌شود تا در پایان همین اندک دلخوشی و نقطه روشن هم با آن خواب خوش‌رنگ‌ولعاب به تلخی گزنده‌ای تبدیل ‌شود؛ گویی مرگ تنها راه فرار از این برزخ بی‌پایان است. (امتیاز ۷ از ۱۰)

 

نظرات خوانندگان۰
منتقدان فارسی‌زبان
شب
روز