کاریز، قصه آب – نقد ۱

کاریز، قصه آب – نقد ۱

کاریز، قصه آب (۱۳۹۹) – Aqueduct (Kariz), The Story of Water

 

خشکی سالانه هزار رشته قنات؟!

خشایار سنجری: «کاریز، قصه‌ آب» ساخته مستندسازی است که پیش از این، «رگ‌های آبی زمین» را با محوریت قنات‌های ثبت‌جهانی یونسکو در استان‌های یزد و اصفهان ساخته بود. هادی آفریده، سبک «رگ‌های آبی زمین» را در «کاریز، قصه‌ آب» به کار نبرده و در این مستند تا حدی بر غنای تصاویر و هارمونی آن با موسیقی تأکید داشته است؛ که از این بابت در کل مدت زمان این فیلم بدون دیالوگ، کمبودی حس نمی‌شود. گویی قدرت تصویر از هر کلامی براتر و نافذتر است. آفریده از موتیف صدای آب جاری، در اغلب لحظه‌ها استفاده می‌کند و با این ترفند، فضاسازی صوتی را همسو با مضمون پیش می‌برد و مخاطب، دیگر نیازی به دیالوگ‌ یا نریشن حس نمی‌کند و در فضا غرق می‌شود؛ فضایی شاعرانه که گویی بیننده را به تماشا فرا می‌خواند و هدفش چیزی ورای روشنگری‌های مرسوم در سینمای مستند است.

در فصل درخشان عروسی قنات، زن‌های روستا با آوای موسیقی محلی یک پیرمرد، به سوی قنات رهسپار می‌شوند؛ موسیقی‌ای که حسی از رستاخیز و صوراسرافیل دارد و فراخوانی زنان را برای نجات کاریز به ذهن متبادر می‌کند؛ زنانی به‌صف‌درآمده و منظم که هر یک فانوسی به دست دارند و آمده‌اند تا بیوه‌زنی را به عقد کاریز درآورند تا زمینه‌ی پرآبی قنات را فراهم کنند؛ باوری کهن که با پلان‌های آفریده به سندی گویا از این سنت بدل می‌شود. در انتهای این سکانس، بیوه‌زن را با چادری سفید و در نمای متوسط و با صورتی غرق در نور مشاهده می‌کنیم و در پایان این سکانس، صورت بیوه‌زن به‌تدریج در تاریکی فرو می‌رود و در نهایت در نمایی متوسط، تاریکی صورت او با تاریکی دالان‌های کاریز یکی می‌شود و روستایی که در پس‌زمینه دیده می‌شد به‌تدریج محو می‌شود. گویی او خود را برای روستا قربانی می‌کند تا آب و شور زیستن به جمع مردم کویرنشین بازگردد. او در جمع زنان، تنها فردی است که چادر سفید بر تن دارد و بر روی فرش نشسته است. این شاعرانگی است که «کاریز، قصه‌ آب» را در برابر مستند مصاحبه‌ای و گفت‌وگومحور «رگ‌های آبی زمین» قرار می‌دهد و بار انتزاعی اثر افزایش می‌یابد.

(امتیاز ۸ از ۱۰)

نظرات خوانندگان۰
منتقدان فارسی‌زبان
شب
روز