ایرج کریمی

ایرج کریمی

متولد ۱۵ خرداد ۱۳۳۲ در شهر تهران/ درگذشت ۱۱ شهریور ۱۳۹۴

فارغ‌التحصیل رشته مهندسی مکانیک از دانشگاه امیر کبیر

آغاز فعالیت‌های مطبوعاتی از سال ۱۳۵۶ به عنوان منتقد با روزنامه «آیندگان»

همکاری با مجله «فیلم» به عنوان منتقد از اوایل دهه ۱۳۶۰ تا زمان درگذشتش در ۱۳۹۴

نویسنده کتاب‌های «ع‍ب‍اس ک‍ی‍ارس‍ت‍م‍ی ف‍ی‍ل‍م‍‌س‍از رئ‍ال‍ی‍س‍ت» (۱۳۶۵)، فیلم‌نامه «م‍داد ق‍دی‍م‍ی» (۱۳۶۹)، رمان «هوسی به نام قطار» (۱۳۷۹)، نمایش‌نامه‌های «نرگس برای شب‌بو» و «از خانه تا رودخانه: به یاد آذربایجان» (هر دو ۱۳۷۹)، «ادبیات از چشم سینما» (۱۳۸۱)، مجموعه اشعار «زخم آبروی ماست» (۱۳۹۵)، رمان کوتاه «ملال جدول‌باز» (۱۳۹۸، نشر دف) و «آن تماشاگر» (گزیده‌ای از نقدهای سینمایی ایرج کریمی، کتاب پنجره، ۱۳۹۸)

ترجمه کتاب‌های «شناخت سینما» (۱۳۶۹)، «سینمای میکلوش یانچو» (۱۳۶۹)، «روک‍و و ب‍رادران‍ش» (۱۳۷۶)، «برگمان و خدا در پرتو نور زم‍س‍ت‍ان‍ی» (۱۳۷۹)، «ده سال با هملت» (نشر دف، ۱۳۹۳)، «وسوسه‌های دن کیشوت» (۱۳۹۶) و «تولستوی و مرگ» (نشر دف، تاریخ نخستین انتشار ۱۳۹۷)

نویسنده و کارگردان فیلم‌تئاتر «کچل کفترباز» (١٣۶٠)، فیلم‌تئاتر «خورشید، زیتون، دریا» (١٣۶١؛ فقط کارگردان)، فیلم کوتاه «زنگ درس، زنگ تفریح» (١٣۶٣)، فیلم کوتاه «من و پهلوان» (١٣۶٨)، فیلم سینمایی «سفر جادویی» (١٣۶٩؛ فقط نویسنده فیلم‌نامه)، فیلم سینمایی «بهترین بابای دنیا» (١٣٧٠؛ فقط نویسنده طرح اولیه فیلم‌نامه)، سریال کوتاه «روز طلاق» (١٣٧٠)، فیلم تلویزیونی «آهنگ پنهان» (١٣٧٠)، فیلم‌های کوتاه «کتیبه‌ها»، «ناگفته‌ها»، «اشاره‌ها» «دیروز، فردا» (همه در دهه ٧٠)، فیلم تلویزیونی «دو روز با هم» (١٣٧٨)، فیلم سینمایی «از کنار هم می‌گذریم (١٣٧٩)، فیلم تلویزیونی «شب لطیف است» (١٣٨٠)، فیلم سینمایی «چند تار مو» (١٣٨٢)، فیلم سینمایی «باغ‌های کندلوس (١٣٨٣)، فیلم سینمایی «نسل جادویی» (١٣٨۵)، فیلم ویدیویی «روابط» (١٣٨۶)، سریال کوتاه «تحقیر» (١٣٨٨)، فیلم تلویزیونی «امیدها و نجواها» (١٣٨٩)، فیلم سینمایی «نیم‌رخ‌ها» (١٣٩٣)

 

آثار محبوب از سینمای ایران

۱۰ فیلم برتر:


انتخاب‌های شماره ۴۰۰ مجله «فیلم»، مهر ۱۳۸۸:

به‌ترتیب الفبا: آب، باد، خاک (امیر نادری، ۱۳۶۵)، اشکان، انگشتر متبرک و چند داستان دیگر (شهرام مکری، ۱۳۸۶)، ایران سرای من است (پرویز کیمیاوی، ۱۳۷۷)، بودن یا نبودن (کیانوش عیاری، ۱۳۷۷)، پرده آخر (واروژ کریم‌مسیحی، ۱۳۶۹)، درباره الی (اصغر فرهادی، ۱۳۸۷)، درخت گلابی (داریوش مهرجویی، ۱۳۷۶)، کمیته مجازات (علی حاتمی، ۱۳۷۸)، مرگ یزدگرد (بهرام بیضایی، ۱۳۶۱)، نفس عمیق (پرویز شهبازی، ۱۳۸۱)


انتخاب‌های شماره ۲۳۳ مجله «فیلم»، فروردین ۱۳۷۸:

گاو (داریوش مهرجویی، ۱۳۴۸)، داش‌آکل (مسعود کیمیایی، ۱۳۵۰)، طبیعت بی‌جان (سهراب شهیدثالث، ۱۳۵۴)، پ مثل پلیکان (پرویز کیمیاوی، ۱۳۵۱)، مرگ یزدگرد (بهرام بیضایی، ۱۳۶۱)، پرده آخر (واروژ کریم‌مسیحی، ۱۳۷۰)، زیر درختان زیتون (عباس کیارستمی، ۱۳۷۳)، گبه (محسن مخملباف، ۱۳۷۵)، بودن یا نبودن (کیانوش عیاری، ۱۳۷۷)، کمیته مجازات (علی حاتمی، ۱۳۷۸)


انتخاب‌های شماره ۶۸ مجله «فیلم»، شهریور ۱۳۶۷:

بدون ترتیب: آقای هالو (داریوش مهرجویی، ۱۳۴۹)، آرامش در حضور دیگران (ناصر تقوایی، ۱۳۴۹)، یا ضامن آهو (پرویز کیمیاوی، ۱۳۴۹) و پ مثل پلیکان (پرویز کیمیاوی، ۱۳۵۱)، رگبار (بهرام بیضایی، ۱۳۵۰)، یک اتفاق ساده (سهراب شهیدثالث، ۱۳۵۲)، انتظار (امیر نادری، ۱۳۵۳)، مسافر (عباس کیارستمی، ۱۳۵۳)، طبیعت بی‌جان (سهراب شهیدثالث، ۱۳۵۴)، مرگ یزدگرد (بهرام بیضایی، ۱۳۶۱)، حاجی واشنگتن (علی حاتمی، ۱۳۶۱)

 

آثار محبوب از سینمای جهان

۱۰ فیلم برتر:


انتخاب‌های شماره ۴۰۰ مجله «فیلم»، مهر ۱۳۸۸:

توضیح: چرا این ده‌تا؟ توی انتخاب بهترین فیلم‌ها احتمالاً انتخاب بهترین یا بزرگ‌ترین فیلم‌سازها هم نهفته است. برای همین فهرست‌های «تاپ تن» یا «تن بست» یا «ده فیلم برتر» عموما فهرست فیلم‌سازهای برتر هم هستند. کسی که «مردی که لیبرتی والانس را کشت» را برمی‌گزیند فیلم‌های دیگری از جان فورد مانند «جویندگان» یا «دختری با روبان زرد» را هم مد نظر دارد. برای خود بنده سخت است که فقط یکی از فیلم‌های کیشلوفسکی را برای فهرست «ده فیلم برتر»م انتخاب کنم؛ ولی اگر «رنگ قرمز» را انتخاب می‌کنم به معنی غفلت از ارزش و اهمیت «بی‌انتها»، «زندگی دوگانه ورونیک» یا قسمت‌هایی از مجموعه «ده فرمان» نیست. «رنگ قرمز» در این‌جا برای من، همچون نشانی خصوصی از بزرگی کیشلوفسکی در تاریخ سینما در فهرستم درج می‌شود و تصور می‌کنم همین در مورد هر فیلمی در فهرست هر کس دیگری و به عنوان نشانه‌ای از اهمیت و بزرگی فلینی، هیچکاک، فورد، برگمان، تارکوفسکی و… ده‌ها فیلم‌ساز بزرگ دیگر صادق باشد. با فهرستی که از بنده می‌بینید از یک نظر کار خودم را راحت کرده‌ام (چون انتخاب فقط ده فیلم یا تنها ده فیلم‌ساز از آن انبوه فیلم‌های خوب و فیلم‌سازهای بزرگ نه‌فقط برای بنده ناممکن است بلکه هر بار که چنین کرده‌ام یک ناراحتی وجدان عجیب – یا از نظر برخی مضحک – به‌م داده است)؛ اما از یک نظر دیگر واقعاً ده فیلمی را برگزیده‌ام که همراه با چند فیلم دیگر در ده‌دوازده سال گذشته بر من تاثیر عمیقی گذاشته‌اند بی‌آن‌که در خیلی از موردها سازندگان‌شان برایم آشنا بوده باشند؛ یعنی فقط خود فیلم‌ها در این فهرست مهم‌اند و از این لحاظ شاید به یک فهرست «ده فیلم برتر» ناب نزدیک‌تر شده باشم. از فیلم‌سازهای آشنا در این فهرست نه جیم جارموش و نه اریک رومر هرگز از فیلم‌سازهای محبوب من نبوده‌اند؛ اما این دو فیلمی که ازشان در فهرستم آمده به‌راستی تکانم داده‌اند. در مورد دیگران حتی هنوز هم نام‌های‌شان را به یاد نمی‌آورم و از آن‌هایی که نام‌شان به خاطر سپردم استیون دالدری و آندری زویاگینتسف در سال‌های بعد انتظارم را عقیم گذاشتند. بنابراین این فهرست «ده فیلم برتر» بنده است و نه فهرست «ده فیلم‌ساز بزرگ»‌ام.

بدون ترتیب: پیش از طلوع (ریچارد لینک‌لیتر، ۱۹۹۵)، جان مالکوویچ بودن (اسپایک جونز، ۱۹۹۹)، بانوی انگلیسی و دوک (اریک رومرو، ۲۰۰۱)، ساعت‌ها (استیون دالدری، ۲۰۰۲)، گم‌شده در ترجمه (سوفیا کوپولا، ۲۰۰۳)، فریدا (جولی تیمور، ۲۰۰۳)، بازگشت (آندری زِویاگینتسف، ۲۰۰۳)، سیلویا (کریستین جِفس، ۲۰۰۳)، گل‌های پژمرده (جیم جارموش، ۲۰۰۵)، زندگی دیگران (فلوریان هنکل فون دونرسمارک، ۲۰۰۶)


انتخاب‌های شماره ۲۳۳ مجله «فیلم»، فروردین ۱۳۷۸:

توضیح: چه کسی منکر بزرگی برگمان، نیروی فانتزی فلینی، غنای بونوئل یا شکوه فورد است؟ به همین دلیل من آنان را کنار گذاشته‌ام و ده فیلمی را برگزیده‌ام که جز با نادیده‌گرفتن این بزرگان، مجالی برای واردشدن در چنین فهرست‌هایی نمی‌یابند. تنها توصیفی که برای آن‌ها دارم این است که از جنس زندگی‌اند، من آن‌ها را دوست داشته‌ام و با آن‌ها زندگی کرده‌ام.

کازابلانکا (مایکل کورتیز، ۱۹۴۲)، شکوه علفزار (الیا کازان، ۱۹۶۱)، دکتر ژیواگو (دیوید لین، ۱۹۶۵)، رومئو و ژولیت (فرانکو زفیرلی، ۱۹۶۸)، سرگذشت آدل ه. (فرانسوا تروفو، ۱۹۷۵)، حادثه‌جویان/ ماجراجویان (روبر انریکو، ۱۹۶۷)، گناه‌کار بزرگ (رابرت سیودماک، ۱۹۴۹)، سهل‌الوصول/ Pushover (ریچارد کواین، ۱۹۵۴)، بانی و کلاید (آرتور پن، ۱۹۶۷)، ایفی‌ژنی (مایکل کاکویانیس، ۱۹۷۷)


انتخاب‌های شماره ۶۸ مجله «فیلم»، شهریور ۱۳۶۷:

بدون ترتیب و محدود به یک فیلم از هر فیلم‌ساز: مرد عوضی (آلفرد هیچکاک، ۱۹۵۶)، شب‌های کابیریا (فدریکو فلینی، ۱۹۵۷)، کودکی ایوان (آندری تارکوفسکی، ۱۹۶۲)، هملت (گریگوری کوزینتسف، ۱۹۶۳)، پرسونا (اینگمار برگمان، ۱۹۶۶)، ۲۰۰۱: ادیسه فضایی/ راز کیهان (استنلی کوبریک، ۱۹۶۸)، پاستورال (اوتار یوسلیانی، ۱۹۷۶)، میل مبهم هوس (لوییس بونوئل، ۱۹۷۷)، ایفی‌ژنی (مایکل کاکویانیس، ۱۹۷۷)، شب سن‌لورنزو (برادران تاویانی، ۱۹۸۲)

نظرات خوانندگان۰
منتقدان فارسی‌زبان
شب
روز