دو دوست از راه قمار اسب و فوتبال تلاش میکنند یکشبه طبقه اجتماعی خود را تغییر دهند.
امتیازهای منتقدان
رضا حسینی
بهزاد وفاخواه
مرتضی اسماعیلدوست
فاطمه فریدن
خشایار سنجری
حسین معززینیا
خسرو نقیبی
میانگین
نوشتههای منتقدان
رضا حسینی: مرتضی فرشباف اثری درخشان ساخته است که در ظاهر شاید ساده به نظر برسد ولی هر بار که دیده میشود بخشی از جزییاتش برای تماشاگر مشتاق رو میشود؛ و ظاهراً این چرخهای بیپایان است مگر اینکه مثل خود فیلمساز، به دلیل گرفتن هر نما برسید و بتوانید همه را کنار هم بگذارید؛ که باز هم بعید است درباره چرایی نما یا نماهایی سوال نداشته باشید یا با توجه به اینکه فرشباف واقعاً عاشق سینما و فیلمباز است، متوجه تمام ادای دینها و ارجاعهای سینماییاش بشوید (اصلاً برای همین است که ظاهر تمام نقدهای «تومان» شبیه به نظر میرسد ولی هر کدام، نکتههای خاصی را در بر گرفتهاند). برگردیم به «داستان» و ویژگی اصلیاش که «سرگرمی» است… مطالعه نقد کامل
بهزاد وفاخواه: «تومان» یک فیلم معمولی نیست؛ و اشتباهترین استراتژی برای نزدیک شدن به آن یا فهمش، استفاده از همان کلیدهایی است که در مورد فیلمهای معمولی به کار میروند. هر فیلم کلید خاص خود را دارد. بعد از مواجهه اولیه و بدون پیشفرض، باید آن را پیدا کرد. خواباندن فیلمی مثل «تومان» روی میز جراحی سیدفیلدی و پیدا کردن نقاط عطف و وقایع پرده اول و دوم و سوم آن یک اشتباه استراتژیک است… مطالعه نقد کامل
مرتضی اسماعیلدوست: آنچه بیش از تأسی از برخی آثار فیلمسازانی چون آلتمن، کوپولا، اسکورسیزی، هانکه و زویاگینتسف بر چهار فصل «تومان» سایه میافکند، تلاش برای نمایش زوال داوود – شخصیت محوری داستان – در یک فرایند جهتدار سینمایی است. در تحلیل زیستشناختی شخصیتهای فیلم میتوان به مفهوم فقدان رسید که حد نهایی ضمیر ناآگاه از نگاه فرویدی است. آنگاه که خیالبافی و ترس در موقعیت عدم پذیرش، خود را از پسِ نعرهزدنها نشان میدهند. همانگونه که اریک فروم یکی از دلایل نیاز به تایید شدن را جبرانِ حس گناه میداند. از سویی خودشیفتگی نیز ریشه در ضدیت دارد و از این رو رنج اضدادِ درونی و گرایشهای متضاد و سیریناپذیرِ داوود، مسیری رو به فناشدگی را میپیماید… مطالعه نقد کامل
فاطمه فریدن: «تومان» پیش از بیان هر نکتهای یک نقطه عطف درخشان در آثار تولیدی دهه اخیر سینمای ایران است. فیلم دربردارنده روایتی متفاوت و چندلایه از معضلاتی انسانی و اجتماعی است که بر حسب طراحی صحیح، صرفا در خدمت ضجه و ناله نیست. با این تعبیر که داستان شخصیتهای متعددی – که هر کدام به دلیل انواع و اقسام مشکلات میتوانستند تجسمی از اندوه باشند – طی چند فصل و هر یک با دیدگاهی غیرکلیشهای ارائه میشوند. به عبارت دیگر زاویه دید و انتخاب لحن و اتمسفر کمتردیدهشدهای که کارگردان برای به سرانجام رساندن داستان در بطن روایت کلی فیلم برگزیده است، مسیری فرعی اما قابلتامل در فیلمهای جدید ایرانی است که قابلیت تبدیل شدن به روشی نو در فیلمسازی امروز را دارد… مطالعه نقد کامل
خشایار سنجری: لذتبردن از تماشای «تومان» برای من، در وهله اول الزاما ارتباطی با بحث کیفیت مضمونی یا فرمی فیلم ندارد. دنیای «تومان» آینهی تمامنمای روزگاریست که در آن زیست میکنم؛ دنیای گوشت نذری لای برگه شرطبندی، روزگار درافتادن انسانها با چالشهای روانی خود و درغلتیدنشان در باتلاق ذهنی، جهانی مملو از زمینخوردنها و حسرتها! گویی در این جهان، بهدستآوردن و رسیدن، مفهومی ندارد و این گرداب تنهاییست که ما را درون خود میکشد. کسی هم که فکر میکند میتواند از این سرنوشت محتوم رهایی یابد، با وجود طغیانهای ریز و درشتش، راهی جز تسلیم ندارد. طغیان داوود علیه این نظم نانوشته در سرنوشت، قمار است؛ دستاویزی که داوود در هر چهار فصل استعاری «تومان» و تا آخر داستان، بیمحابا به آن چنگ میزند… مطالعه نقد کامل
حسین معززینیا: «تومان» با نوعی خیرهسری ساخته شده که با حالوهوای فیلم هماهنگ است؛ نوعی جسارت برای بیاعتنایی به قراردادها. نتیجه، کاملا قابل اعتنا و در صحنههایی درخشان است. مرتضی فرشباف ترجیح داده در شکل روایت، در توضیح موقعیت مرکزی قصه، در پرداخت شخصیتهایش و حتی در انتخاب بازیگر، از روشهای مرسوم این سالهای سینمای ایران سرپیچی کند… مطالعه نقد کامل
خسرو نقیبی: فیلم مرتضی فرشباف چیزیست شبیه «بیبی راننده»، «کلاهبرداری آمریکایی»، «۲۱» یا در ورسیونهای قدیمیتر، «نیش» مثلاً. یک فیلم تبهکاری درباره پاپتیهایی که قمار میکنند، پولدار میشوند، ثروت بادآورده زندگی آرامشان را به باد میدهد اما باز قمار آخر را از دست نمیدهند. با یک بازیگر معرکه در پیشانی (میرسعید مولویان)، یک رابطه رفاقتانهی درآمده (مولویان-پیرزاده) و یک عاشقانه اثرگذار (که موتور محرک نیمه اول فیلم است و یکی از دلایل افت نیمه دوم تا قبل فصل نهایی، حذف همین رابطه با حضور اثیری پردیس احمدیه است)… مطالعه نقد کامل
نوشتههای خوانندگان
مریم ایراننژاد: «تومان» روایتی است درباره انسان. انسان بما هوی انسان. انسانِ محصور در غرایز افسارگسیخته. «تومان» نه قصد دارد رذایل یا فضائلی را به تصویر بکشد و کسی یا چیزی را قضاوت کند و نه میخواهد یک درام اجتماعی باشد از فقر و فلاکت، بلکه فیلمی است در توصیف زیست ناگزیر انسان و تلاش او برای گریختن از ملال و روزمرّگی و بطالت. فیلم پر است از جزییات هوشمندانه که همه در خدمت خط سیر اصلی روایت و شخصیتهای اثرند. تصویربرداری حیرتانگیز، با قاببندیهایی حسابشده، بازیهای روان و یکدست و پرکشش بازیگرانی که – با انتخابی جسورانه – تقریباً هیچ کدام، از چهرههای شناختهشده نیستند، در کنار موسیقی مهیج – که نقشی پررنگ در انتقال هیجان و حس و عاطفه فیلم دارد – همه در دو ساعت فیلم جمع شدهاند که اثری ماندگار و دلچسب را به یادگار بگذارند… مطالعه نقد کامل