لطفالله سرپرست یک کارگاه آجرپزی، رابط میان کارگران و صاحبکار است. روزی صاحبکار از تعطیلی کارگاه میگوید و پس از آن، تمام چیزی که برای لطفالله مهم است، صدمه ندیدن زنی است که دوست دارد.
امتیازهای منتقدان
نیروان غنیپور
رضا حسینی
خشایار سنجری
ساسان گلفر
سحر عصرآزاد
فاطمه فریدن
منوچهر دینپرست
صوفیا نصرالهی
میانگین
نوشتههای منتقدان
نیروان غنیپور: در همسویی با عنوان اثر، گویی آدمهای داستان جُملگی خاموشاند و به همان میزان بیکُنش؛ کارگرانی سرکوبشده توسط کارفرما. فضای کورهپزخانه به مثابه گورستانی شده است که از فرطِ تکرار روزمره، انسانها به دست خویش کفنپوش شدهاند؛ بهظاهر زندههایی که سالهاست مُردهاند. همگان به آقاخان اعتماد دارند و گوش به فرمانش. بیچونوچرا… مطالعه نقد کامل
رضا حسینی: «دشت خاموش» برای سینمادوستانی که بهدرستی هنر هفتم را زبان تصویر و ترکیببندی و بیان بصری میدانند – که هیچ سانسوری جلودارش نیست و همیشه میزان خلاقیت و نبوغ سازندگان فیلم حرف اول را میزند – ضیافتی کمیاب است که بارها میتوانند از غوطهوری در جهانش لذت ببرند… مطالعه نقد کامل
خشایار سنجری: «دشت خاموش» با یک پایانبندی شعاری و کلیشهای میتوانست افتی محسوس داشته باشد؛ اما هوشمندی فیلمساز در خلق پایانی نفسگیر، «دشت خاموش» را به فیلمی مهم در میان انبوه آثار سینمایی با مضمون محوری ضدسرمایهداری بدل میکند. ایده اسارت قشر کارگر در چرخه استثمار، وقتی به بلوغ میرسد که حتی سرکارگر کوره آجرپزی، نمیتواند به این چرخه پایان دهد و زنجیرها را بگسلد؛ گویی با ورود به این دایره بسته، دیگر گریزی نیست… مطالعه نقد کامل
ساسان گلفر: حضور مدیر فیلمبرداری چیرهدستی مانند مسعود امینیتیرانی تأثیری بیچونوچرا در خلق تصاویر سیاهوسفید «دشت خاموش» داشته و کارگردان با کمک او بوده که توانسته چنین میزانسنهایی را خلق کند، دوربین را طوری در این فضا حرکت دهد که همواره ترکیببندیهایی زیبا را پیش چشم تماشاگر بیاورد، نورپردازی را با دقتی مثالزدنی برای ارائه جزییات صحنه به کار بگیرد و عمق میدانی در اختیار تماشاگر بگذارد تا تمام اجزا و حرکات ظریف صحنه را کامل درک کند. درک دقیق زیباییشناسی تصویر سیاهوسفید در نهایت به معرفی کامل فضا و مکان داستان منجر میشود که خود یکی از شخصیتهای مهم و کلیدی «دشت خاموش» است… مطالعه نقد کامل
سحر عصرآزاد: جنس روایت که چرخشی داستانی برای معرفی شخصیتها از خلال یک رویداد محوری دارد، در کنار رنگ سیاهوسفید تصاویر، قابهای چندلایه و نگاه شاعرانه به لوکیشن کورهپزخانه، باعث شده درام بهظاهر ساکن و کمکنش محوری تبدیل به مکاشفهای برای نزدیکشدن به گرههای نادیده آدمها باشد؛ آدمهایی که سرخوردگیهایشان را با دیوارهای آجری قسمت میکنند… مطالعه نقد کامل
فاطمه فریدن: فیلم بیش از آن که در پی خلق داستانی پرماجرا باشد بیشتر درصدد خلق یک خط داستانی ساده در راستای به تصویر کشیدن مفهوم سکونت اجباری در سکوت است؛ معنایی که در فواصل مختلف فیلم با پرسشهای اعضای هر خانواده از یکدیگر بازتاب معنایی بیشتری مییابد… مطالعه نقد کامل
منوچهر دینپرست: گویی کارگردان تحت تاثیر بلا تار، کارگردان مجارستانی، و بهخصوص «اسب تورین» (۲۰۱۱) است. سکانس آغازین فیلم با شروع داستان اسب تورین و با آن فضای اغواکننده و اسب سرکش و پیرمردی که اسب را در میان باد و طوفان هدایت میکند گویی خبر از یک رویداد میدهد. فضای مندرس کارخانه و اتاقهای فکسنی نشان از رژیم زیباییشناسانهای دارد که در میانه وهم و واقعیت تکان میخورد. ایجاد فضای آخرزمانی که گویی آخر دنیا همین کارخانه است بیش از آن که نگونبختی کارگران را نشان دهد سرنوشت سیاه آنان را نشان میدهد که در برهوتی از فلاکت نفس میکشند… مطالعه نقد کامل
صوفیا نصرالهی: «دشت خاموش» فیلمی است که محدودیتهایی در قصهگویی و پرداخت سینمایی دارد و نمیتواند تاثیر فوقالعادهای به جای بگذارد. با وجود جایزه مهمی که گرفته درباره همین زندگی کارگران فیلمهای بهتری در سینمای ایران ساخته شده که مثلا میشود به «روسری آبی» اشاره کرد؛ گرچه رویکرد رابطه میان کارفرما و کارگر در آن فیلم کلا به گونه دیگری بود. چیزی که اهمیت دارد این است که «دشت خاموش» نمیتواند به لحاظ حسی یا بصری تاثیری فراتر از آثار معمول به جای بگذارد هرچند در نهایت فیلم ناامیدکنندهای هم نیست و بهخصوص بازی بازیگران و از میان آنها علی باقری جزو نکاتی است که باعث میشود تا پایان با فیلم و این شخصیتها همراه شوید… مطالعه نقد کامل
نوشتن نقد منفی مشکل و نقد مثبت مشکلتر؛ اما در مورد «دشت خاموش» میتوانم بگویم که همانند یک حادثه تاریخی که همه چیز دست به دست هم میدهند تا یک واقعه صورت گیرد در این فیلم نیز همه لایهها و شاخههای فیلمسازی بهدرستی اعمال شده و این اثر ناب خلق شده است، از فیلمنامه تا لوکیشن، کارگردانی، فیلمبرداری، بازیگران و سایر عوامل.
«دشت خاموش» بیاغراق از مهمترین آثار دهه ۱۳۹۰ سینمای ایران است؛ فیلمی مینیمالیستی با شمایلی درست و بهجا از سینمای بلا تار، این فیلم مسیر و جریان تازهای را به سینمای ایران پیشنهاد میدهد.
فیلمی درخشان و ماندگار در سینمای جهان
بله، به لطف هنرمندان خلاقی چون شما.