روزهایی که تهران میزبان اجلاس مهم بینالمللی است، شهرداری تهران برای زیباسازی شهر اقدام به جمعآوری کارتنخوابها میکند. مردها پس از چند روز آزاد میشوند اما زنها به قیمومیت بهزیستی درمیآیند و حق حضور در اجتماع از آنها سلب میشود و به مراکزی در حومه شهر منتقل میشوند.
امتیازهای منتقدان
اردوان وزیری
هوشنگ گلمکانی
سید رضا صائمی
رضا حسینی
ساقی سلیمانی
شهرزاد امیرشاهکرمی
میانگین
نوشتههای منتقدان
اردوان وزیری: ایده درخشان استفاده از انیمیشن در مستند «کاغذپارهها» برای بیان واقعیت تلخ و گزنده آسیبهای اجتماعی که زنهای بهحاشیهراندهشدهی جامعه را در وضعیتی دردناک قرار میدهد امکانات گسترده و نامحدودی برای فیلمساز فراهم میکند تا از این طریق با فراغبال و بدون نگرانی از شناسایی هویت سوژههای فیلم به قلب واقعیت نفوذ کند و حقیقت ناگوار را بیپردهپوشی، آنگونه که هست، مستقیم پیش چشم مخاطب زنده کند و موقعیت منحصربهفردی ایجاد میکند تا به دور از نمادپردازی و استعاره یا احساساتگراییهای ایدهآلیستی مرسوم، سرگذشت و سرنوشت تحمیلشده به زنهای آسیبدیده را در دل دیدگاه واقعگرای(رئالیستی) سفتوسخت فیلم که هیچ گونه سازشی را برنمیتابد به نمایش بگذارد… مطالعه نقد کامل
هوشنگ گلمکانی: «کاغذپارهها» یک انیمیشن منحصربهفرد است که نظیرش را ندیدهام. البته همه فیلمهای مستند دنیا را ندیدم اما از میان آنچه تا امروز دیدم مستندی شبیه «کاغذپارهها» را به یاد ندارم. صدای این اثر حاصل مصاحبه کارگردان با تعدادی از زنان کارتنخواب در یکی از مراکز نگهداری آنهاست. این بخش آن (صدا) مستند است و تصاویرش انیمیشن با تکنیک کاتآوت. فیلم از تکههای مقوا ساخته شده است که این عنصر بصری اساسی فیلم، کنایه از مقوای کارتنهایی است که در حقیقت این زنان با آن زندگی کردهاند. گرچه تکنیک کاتآوت در انیمیشن تازگی ندارد اما این مستند انیمیشن بسیار زیبا به خاطر ترکیب آن مصاحبهها با تصویرهای مقوایی، اثر متفاوتی است. پیشنهاد میکنم «کاغذپارهها» را هر جا توانستید حتما ببینند.
سید رضا صائمی: مستند-انیمیشن «کاغذپارهها» را میتوان بیش از هر چیز، نوعی آشناییزدایی از این گونه سینمایی بهواسطه خلاقیت در فرم و ساختار ترکیبی اثر دانست که البته با رویکرد متفاوتی که در پرداخت سوژه در پیش گرفته، اثری متفاوت و تاثیرگذار خلق کرده است که گویی فرم آن به تاثیرگذاری بیشتر سوژه آن انجامیده. در «کاغذپارهها» با واقعیتی تلخ و تکاندهنده از وضعیت اسفبار زنان کارتنخواب و قصه دردناک سرنوشت آنها مواجه میشویم بدون اینکه تصویری ازشان ببینیم؛ و در عوض با تصویر شخصیتهای مقوایی مواجه هستیم که قرارست نماد یا جایگزین آدمهای واقعی باشند… مطالعه نقد کامل
رضا حسینی: همه چیز از عنوان فیلم آغاز میشود. «کاغذپارهها» نامی است که توأمان مفاهیم و معانی مختلفی از جهان فیلم را به شکل استعاری در خود جای داده است. کاغذپاره هم اضافی است و دورریختنی، هم نرم و لطیف است و نتیجه ابراز خشونت، و هم در اوج ازریختافتادگی، واقعاً زباله به حساب نمیآید و قابل بازیافت است. اصلاً دنیای زیبای «کاغذپارهها» از همین عناصر ظاهراً زائد به وجود آمده است… مطالعه نقد کامل
ساقی سلیمانی: «کاغذپارهها» از نظر مضمون اجتماعی، خلاصه وضعیتِ چند زنِ آسیبدیده است که در زمان ساخت فیلم در خانهای حمایتی از بهزیستی نگهداری میشدند. شاید مضمون تازگی نداشته باشد اما آنچه اثر را منحصربهفرد ساخته، انتخاب فرم روایت، تکنیک و مصالح آن است؛ اینها اولین ویژگیهای خاص فیلم است که به چشم میآید اما هرچه بیشتر با فیلم همراه بشویم نکتههای مهمتری را کشف میکنیم. انتخاب اسم این اثر یک لایه بیرونی و یک مفهوم زیرمتنی دارد. کاغذپارهها، اول مصالح استفادهشده را به رخ میکشد و سپس انسانهایی با روح و جسمی تکهتکه را تبیین میکند… مطالعه نقد کامل
شهرزاد امیرشاهکرمی: یکی از نقاط قوت فیلم، رنگ و نورپردازی آن است. استفاده از تنالیته نارنجی و قهوهای که از رنگ کاغذ کارتن میآید، هم محصور بودن فضای محل نگهداری زنان را نشان میدهد و هم فضای خفقانآوری را القا میکند که گریزی از آن نیست و ناچار سرنوشت این زنان محتوم و مشابه یکدیگر است؛ اما آنچه به این مستند خلاقانه ضربه میزند، پایانبندی آن است. فیلم با نماهایی از شهر آغاز میشود تا به محل نگهداری زنان برسد. همین نماها در پایانبندی تکرار میشوند؛ اما ما یکباره از دنیای انیمیشن به دنیای زنده پرتاب میشویم و این تخطی کارگردان از فرم فیلم بدون هیچ دلیل متنی به ریتم آن ضربه میزند و انسجام اثر را از بین میبرد. با وجود این، «کاغذپارهها» اثری درخور توجه و تجربهای نو در سینمای مستند ایران است… مطالعه نقد کامل