یک لرد اسکاتلندی را سه ساحره متقاعد میکنند که شاه بعدی اسکاتلند خواهد بود و همسر جاهطلبش هم از طرحهای او برای تصاحب قدرت حمایت میکند.
امتیازهای منتقدان
ساسان گلفر
منوچهر دینپرست
مهران آرین
میانگین
نوشتههای منتقدان
ساسان گلفر: شاید به نظر برسد گزینش بازیگران سیاهپوست برای نقش «مکبث» و تعدادی از درباریان، تحت تأثیر موجی بوده که در چند سال اخیر برای آمیختن نژادها و اقلیتها به راه افتاده است؛ اما به نظر میرسد بازیگرگزینی تمهید دیگری برای آشناییزدایی از متن و پرهیز از واقعنمایی برای تماشاگری بوده است که مطمئناً بهخوبی میداند مکبث و چند شخصیت دیگر در اسکاتلند قرن یازدهم محال بوده سیاهپوست باشند. حتی به نظر میرسد تعمدی در کار است که در لحظههایی – مثلاً گفتوگوی مکداف (کوری هاکینز) با راس در صحنه چهارم از پرده دوم یا حتی صحنه گفتوگوی بازیگر مسلطی مانند دنزل واشینگتن با دو دژخیم – گویش سیاهپوستان هارلم نیویورک یا شکل آکسانگذاری اهالی لوییزیانا در لابهلای دیالوگهایی که منطقاً باید لهجه بریتیش داشته باشند، شنیده شود. همه این تمهیدهای متعارف و غیرمتعارف ظاهراً در خدمت رسیدن به فضا و دنیایی است که هم آشنا به نظر بیاید و هم ناآشنا باشد و به نظر میرسد فیلمساز از تجربه ساختن چنین دنیای مخوف و مرعوبکنندهای سربلند بیرون آمده است… مطالعه نقد کامل
منوچهر دینپرست: شاید توجه به تراژدی «مکبث» بیش از آنکه اثری ادبی و کلاسیک باشد، بازنمایی روزگار ماست. سرنوشت تراژیک آدمهای بیگناهی که قربانی جاهطلبی و سودجویی اشخاص و حتی بنگاههای تجاری دیگری میشوند. در روزگار زوال هر آنچه پیش از این ارزش محسوب میشد، گویی صحبت از حریت و مروت، جایی در آن سوی کورهراهها دارد. از این رو است که تصاویر «تراژدی مکبث» داری خصلتی خودبازتابنده است؛ اثری که توانسته به جای داستانسرایی متافیزیکال، جنبههای اخلاقی و اجتماعی را در هرم قدرت نشان دهد (شماره ۲۸۰۴۳ روزنامه «اطلاعات»، سهشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۰)
مهران آرین: شاید تنها توشه مغتنم تماشاگر از تماشای اولین تکنوازی جوئل کوئن، موسیقی رعشهبرانگیز فیلم باشد که ضعف عمق درام را قدری پوشش میدهد تا بتوان دستکم تا حدی فراز و فرود روحی مکبث و سایر شخصیتها را درک کرد؛ آن هم در متنی شکسپیری که استیکومیتیا جایی برای موسیقی باقی نگذاشته است؛ اما کارتر بِروِل که برای نوزدهمین فیلم جوئل آهنگسازی کرده است، اینجا فارغ از اِلمانهایی چون لزوم حضور موسیقی محلی در یک تراژدی اسکاتلندی، وجه جهانشمول و همهزمانی درونمایه فیلم را برجسته و نوعی از موسیقی را خلق میکند که آثار ژانری تریلر و درامهای روانکاوانه را به یاد میآورد. (شماره ۱۱ ماهنامه «فیلم امروز»، اسفند ۱۴۰۰)