آپارتمانی در حاشیه تهران که مالکش درگذشته بدون وارث مانده و اداره امور آپارتمان و مستاجرها را مباشر مالک درگذشته که خود نیز ساکن همین ساختمان است به عهده گرفته و قصد دارد با همکاری یک مشاور املاک محلی ملک را تصاحب کند. آپارتمان فرسوده و نیازمند تعمیرات اساسی است ولی عباسآقا (مباشر) نه خود وظیفه تعمیرات را به عهده میگیرد و نه به دیگر ساکنان اجازه میدهد.
امتیازهای منتقدان
سید رضا صائمی
پوریا ذوالفقاری
مازیار رضایی
شاهپور عظیمی
میانگین
نوشتههای منتقدان
سید رضا صائمی: «اجارهنشینها» ۳۵ ساله شد. عجیب نیست که از تولد یک فیلم سخن بگوییم یا برایش جشن تولد برگزار کنیم. برخی فیلمها یا مسیر تاریخ سینما را عوض میکنند یا نقطه عطفی میشوند و تاریخ سینما را با ارجاع به آنها مینویسند. «اجارهنشینها» از این جنس فیلمهاست که هر چهقدر از تاریخ تولید و نمایشش میگذرد اعتبار و جایگاه آن و اثرگذاریاش روشنتر میشود. ضمن اینکه «اجارهنشینها» خود روایتگر برههای از تاریخ است و حتی تاریخ اکنون را هم برای خوانشی نمادین احضار میکند. بیشک «اجارهنشینها» را میتوان همچنان به عنوان بهترین کمدی اجتماعی تاریخ سینمای ایران دانست که هم الگوی موفق در فیلمسازی و ژانر کمدی ارائه داد و هم توانست مدلی از نقد اجتماعی به زبان هنر و سینما را صورتبندی کند… مطالعه نقد کامل
پوریا ذوالفقاری: فضای گرم و پرتحرک زندگی شخصیتها و برخوردهای مداوم این آدمها با یکدیگر، برگ برنده «اجارهنشینها» است و نقشها هم به بازیگرانی سپرده شده که جذابترین معادلها را برای تکمیل شخصیتپردازی درخشان مهرجویی جاگذاری کردهاند. سیر پرماجرای داستان و ریتم کنترلشده روایت، تا آخرین سکانس و آن فروپاشی بزرگ، تمام اجزای پرتعداد فیلم را در وحدتی ارگانیک و با نوعی هارمونی روحنواز به پیش میبرد و ضمنا هر کدام از شخصیتها آن قدر جذاب، متکامل و پرنکته هستند که تعقیب داستانشان بهتنهایی برای اقناع تماشاگر کافی است. هنر مهرجویی این بوده که توانسته داستان پرمایه و پرفرازونشیباش را بهطرزی متعادل میان موقعیتها و شخصیتهای مختلف تنظیم کند و علاوه بر این، دیالوگها و شوخیهای هر یک، با لحن، زمانبندی و شیوهای متناسب با تعریف کلی آن شخصیت در فیلمنامه، اجرا شده که در عین وحدت ساختار و لحن، نوعی تنوع و چندگونگی دلپذیر به فیلم تزریق کرده که بهویژه برای یک کمدی خوب از هر عنصر و ارائهای واجبتر است. (روزنامه «آسمان آبی»، سال ۱۳۹۶)
مازیار رضایی: داریوش مهرجویی از جمله اولین کارگردانانی است در سینمای ما که «شهر» در بسیاری از آثارش صاحب شخصیت است؛ به حدی که تهران و تحولاتش از «آقای هالو» (۱۳۴۹) و «دایره مینا» (۱۳۵۳) تا «هامون» (۱۳۶۸) و از «مهمان مامان» (۱۳۸۲) و «سنتوری» (۱۳۸۵) تا «نارنجیپوش» (۱۳۹۰) در پسزمینه بهخوبی پیداست و بهسان شخصیتی خاکستری با ظاهری نامرتب و ژولیده، فیلم به فیلم پیرتر میشود. این میلِ «شهر را شخصیت دیدن» در آثار مهرجویی به جایی میرسد که در «طهران: روزهای آشنایی» (۱۳۸۸) و «همه دانا» (۱۳۹۰) قهرمان فیلم خود شهر است. اینجا هم در «اجارهنشینها» تهران سال ۱۳۶۵ است که ثبت میشود؛ شهری که رشد بیدروپیکرش از همه سو، هماره یک گام از طرح توسعه جامع شهر در ادوار مختلف جلوتر است. ولایتی که نیم قرن است با بحران کمبود مسکن و افزایش قیمت ملک و عرضه کم و تقاضای بسیار دستوپنجه نرم میکند. (شماره ۴ ماهنامه «فیلم امروز»، شهریور ۱۴۰۰)
شاهپور عظیمی: «اجارهنشینها» در میان آثار مهرجویی جایگاهی یکه دارد. تا پیش از این فیلم او سراغ طنز و ساخت فیلم کمدی نرفت. «آقای هالو» اگرچه جاهایی به خاطر شخصیت اصلیاش خندهای بر لبها میآورد و «مدرسهای که میرفتیم» رگههایی از طنز دارد، اما سینمای مهرجویی تا پیش از این فیلم بیشتر تراژیک و جدی بود. او با «اجارهنشینها» فضایی سراسر کمیک را تجربه کرد و توانست فیلمی مورد توجه مخاطبان بسازد. آدمهای فیلم بهدقت انتخاب شدهاند تا هر یک بتوانند در تضاد با دیگری جلوه کنند و درام فیلم را شکل دهند… مطالعه نقد کامل