علی دوازدهساله و سه دوستش بهسختی کار میکنند تا زنده بمانند و خانوادههایشان را حمایت کنند. در این شرایط علی مامور یافتن گنجی نهفته در زیرزمین میشود.
امتیازهای منتقدان
محدثه واعظیپور
خشایار سنجری
مازیار معاونی
محسن سلیمانیفاخر
شاهین شجریکهن
جواد رهبر
دامون قنبرزاده
میانگین
نوشتههای منتقدان
محدثه واعظیپور: «خورشید» فیلمی است که جامعه امروز به آن نیاز دارد، گل درشت، شعاری یا احساساتی نیست؛ فاصله طبقاتی را نشان میدهد و وعدههای بیهوده و رویایی به بیننده نمیدهد؛ اما تماشاگرش را به دویدن، مبارزه کردن و کم نیاوردن تشویق میکند… مطالعه نقد کامل
خشایار سنجری: «خورشید» از منظر تماتیک، ترکیبی از مضامین فیلمهای قبلی مجیدی را بر دوش میکشد. جبر طبیعت در «بدوک»، جبر جامعه در «بچههای آسمان»، و ایثار و ازخودگذشتگی در «باران» که همگی در قصه پرپیچوخم «خورشید» حلول کردهاند؛ گویی جاویدی، نیمنگاهی به مجموعه تفکرات مجیدی در طول سالیان اخیر داشته و با نگرشی همچون رخشان بنیاعتماد در «قصهها» سراغ نگارش فیلمنامه «خورشید» رفته است… مطالعه نقد کامل
مازیار معاونی: قابل فهم است که مجیدی به مفاهیم محوری سینمای اجتماعی متعهد باشد و مایههای برخاسته از این نوع نگاه را بر تعلیقی که ماهیت حفاری پنهانی به درام تحمیل میکند ارجح بداند اما نه به آن اندازه که به حس باورپذیری تماشاگر لطمه زده و به پرسش ذهنی مهم او تا انتهای فیلم بدل شود. (شماره ۴ «فیلم امروز»، شهریور ۱۴۰۰)
محسن سلیمانیفاخر: «خورشید» مملو از نشانهها و استعارههاست؛ از ایده پیدا کردن گنج که نمایه و استعارهای از گنجهای درونی و ذاتی آدمها است تا کندن تونل در زیرزمین یک مدرسه که نمادی از راه سخت و زیرزمینی برای گذران زندگی است و اینکه در انتها، راه سعادت از آموزش و پرورش جان و روح میگذرد… مطالعه نقد کامل
شاهین شجریکهن: فیلم با وجود رویکرد انسانیاش و محوریت مضمون فقر، لحن سانتیمانتال و مایههای رمانتیستی بعضی از ساختههای قبلی کارگردانش را ندارد. (شماره ۴ «فیلم امروز»، شهریور ۱۴۰۰)
جواد رهبر: از «خورشید» تازهترین فیلم مجید مجیدی بعد از ساخت «محمد رسولالله» (۱۳۸۶-۱۳۹۴) و کارگردانی «آن سوی ابرها» (۱۳۹۵)، به عنوان بازگشت فیلمساز به سینمای آشنایش یاد شد و بهترین کلمهی ممکن برای بررسی «خورشید» همین «بازگشت» است. مجیدی دوازده سال بعد از «آواز گنجشکها» (۱۳۸۶) با فیلمی برگشته که به تعبیر امروزیها فیلمی دغدغهمند است و به مسألهی کودکان کار میپردازد. تا اینجا به مشکل خاصی که برنمیخوریم، هیچ، حتی توانایی مجیدی از بازی گرفتن از نابازیگران کودک و نوجوان فیلم را تحسین هم میکنیم؛ اما مشکل «خورشید» این است که از نظر فرم و محتوا، تقریباً هیچ گامی به جلو برنداشته است. این فیلمی است که در دو سالِ پرافتوخیز از تاریخ ایران تولید شده اما از نظر پیامی که میخواهد منتقل کند، از زمانهاش عقب مانده و بیش از اندازه حالت تعلیمی دارد. «خورشید» از نظر زمانی هم طولانی است و داستانکهایی دارد که بهراحتی قابل حذفاند و با وجود فیلمبرداری درخشان هومن بهمنش، در نهایت فیلمی است که در سطح باقی میماند و به عبارتی صرفاً جشنوارهپسند است. (شماره ۳۰۵ مجله «دنیای تصویر»، اسفند ۱۳۹۸)
دامون قنبرزاده: حالوهوای فیلم چندان به فضای فیلمهای ایرانی درباره بچهها که خودِ مجیدی هم نمونههایش را در کارنامه دارد (مثلاً «بچههای آسمان») شبیه نیست… مطالعه نقد کامل