جنگل پرتقال (۱۴۰۱)
جنگل پرتقال (۱۴۰۱)

جنگل پرتقال (1401)

نامزد سه سیمرغ بلورین در چهل‌ویکمین جشنواره فیلم فجر
کارگردان : آرمان خوانساریان
فیلم‌نامه‌نویس: آرمان خوانساریان
بازیگران: سارا بهرامی، میرسعید مولویان، رضا بهبودی، رضا عموزاد و...
سایر عوامل: مسعود امینی‌تیرانی (مدیر فیلم‌برداری)، محمد نجاریان (تدوینگر)، علی صمدپور (آهنگ‌ساز)
ژانر : درام، عاشقانه
محصول : ایران
زبان : فارسی
مدت زمان : 90 دقیقه
خلاصه داستان :

علی بهاریان که با نام هنری سهراب بهاریان در رشته نمایش‌نامه‌نویسی تحصیل کرده تازگی پس از سال‌ها بی‌کاری در یک مدرسه به عنوان معلم ادبیات مشغول به کار شده است. معلمی چنان سختگیر که در سه روز پنج نفر را از کلاس اخراج کرده و حالا از طرف مدیر تهدید شده است که اگر تا دو روز دیگر مدرک تحصیلی‌اش را تحویل ندهد کارش را از دست خواهد داد! برای همین آقای معلم مجبور می‌شود به شهر محل تحصیل خود برگردد.

  نوشته‌های منتقدان فاطمه فریدن: روایت فیلم علاوه بر تصاویر بدیع، نوستالژیک و اندکی عاشقانه که به هر صورت نوعی خاطره‌بازی با احساسات گذشته و تأمل در چه‌گونه زیستن انسان یا از دست دادن فرصت‌هاست، هشداری است بر مخاطرات واکنش‌های آنی و هیجان‌های انسانی که طی دوران جوانی از آنان سر می‌زند؛ اتفاق‌هایی که فرصت جبران‌شان اغلب در گذر زمان از انسان دریغ می‌شود... مطالعه نقد کامل   مهرزاد دانش: «جنگل پرتقال» داستانی ساده دارد: معلمی برای تکمیل مدارک استخدامی به شهرستان محل تحصیل دانشگاهی‌اش سفر می‌کند تا مدرکش را بگیرد و برگردد؛ اما همین داستان ساده بر اساس موقعیت‌پردازی‌های درست و مرتبط، گسترشی دراماتیک پیدا می‌کند و مخاطب را در مسیر روایت تا پایان با خود همراه می‌سازد. این ماجرا با توجه به این‌که فیلم متعلق به جریان متفاوت سینما است و به‌اصطلاح در رده فیلم‌های سینمای بدنه نمی‌گنجد، نکته مهمی است. معمولاً فیلم‌های متفاوت با جریان اصلی و متداول سینما، ساختاری ضدقصه، گاه به‌طور افراطی و گاه کم‌رنگ دارند و از تمهیداتی پرهیز دارند که روانی روند روایت را شکل می‌دهد؛ اما در «جنگل پرتقال» چنین فضایی وجود ندارد و اتفاقاً طی بیانی روان، داستان بی‌هیچ لکنتی تعریف می‌شود و خبری هم از ادابازی‌های پرتکلف و پرتصنع فیلم‌های به‌اصطلاح هنری نیست. آن‌چه این امتیاز را پرورش داده است، بافت روایت است که از کاشته‌های خود در مرحله نخست داستان به‌درستی در تداوم ماجرا بهره‌برداری می‌کند و برداشت‌های مبتنی بر سببیت نهفته در بخش‌های قبلی داستان دارد... مطالعه نقد کامل   منوچهر دین‌پرست: فیلم به‌گونه‌ای درباره آزار زن‌ها هم هست؛ موضوعی که نشان از برهم‌ریختگی و استبداد مزخرف فرهنگی دارد. پسری به خود جرات می‌دهد در دوران دانشجویی هر طور دلش می‌خواهد با روحیه یک دختر هم‌دانشگاهی بازی کند. اگر به این لایه «جنگل پرتقال» هم درست و از زاویه‌ای صحیح نگاه کنیم متوجه می‌شویم که کارگردان توانسته اتفاقی مهم از یک دوره دانشجویی در این سرزمین را بر پرده سینما به تصویر بکشد و مخاطب را به دوره‌ای ببرد که این‌گونه اتفاق‌ها شاید عادی بود. (شماره ۲۸۶۴۵ روزنامه «اطلاعات»، سه‌شنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۳)   بهنام شریفی: آرمان خوانساریان در اولین گام فیلم‌سازی‌اش نشان می‌دهد که - با توجه به فیلم‌نامه‌، روایت و دقت در شخصیت‌پردازی - می‌خواهد در سینمای ایران یک صندلی را به نام خود کند. «جنگل پرتقال» یک جواهر کوچک در باب نرسیدن‌ها، تاریخ سپری‌شده، اشتباه‌ها و زندگی‌های ازدست‌رفته است؛ انگار ما هم باید مثل علی، گردن کج کنیم تا بتوانیم دریا را به چشمان‌مان بکشانیم. برای رسیدن به زیبایی و انسان تلاش لازم است. خلاصه این‌که «جنگل پرتقال» با شخصیت‌هایش ما را به خودمان بازمی‌گرداند؛ و مگر رسالت هنر همین نیست؟... مطالعه نقد کامل   محسن سلیمانی‌فاخر: مارسل پروست در «جست‌وجوی زمان ازدست‌رفته» می‌نویسد: «شاید هیچ کسی را نتوان یافت که با همه پارسایی، روزی بر اثر پیچیدگی شرایط انسانی ناگزیر از همراهی با گناهی نشود که بیش از همه طردش می‌کند. البته بی‌آن‌که بتواند به طور کامل واقعیت‌های ویژه‌ای را که گناه در پس آن‌ها پنهان شده است تا به او نزدیک شود و رنجش دهد، بازشناسد.» «جنگل پرتقال» در پی تاکید همین ادعا…

امتیازهای منتقدان

فاطمه فریدن
مهرزاد دانش
منوچهر دین‌پرست
بهنام شریفی
محسن سلیمانی‌فاخر

میانگین

۷۰ bigtheme

 

نوشته‌های منتقدان

فاطمه فریدن: روایت فیلم علاوه بر تصاویر بدیع، نوستالژیک و اندکی عاشقانه که به هر صورت نوعی خاطره‌بازی با احساسات گذشته و تأمل در چه‌گونه زیستن انسان یا از دست دادن فرصت‌هاست، هشداری است بر مخاطرات واکنش‌های آنی و هیجان‌های انسانی که طی دوران جوانی از آنان سر می‌زند؛ اتفاق‌هایی که فرصت جبران‌شان اغلب در گذر زمان از انسان دریغ می‌شود… مطالعه نقد کامل

 

مهرزاد دانش: «جنگل پرتقال» داستانی ساده دارد: معلمی برای تکمیل مدارک استخدامی به شهرستان محل تحصیل دانشگاهی‌اش سفر می‌کند تا مدرکش را بگیرد و برگردد؛ اما همین داستان ساده بر اساس موقعیت‌پردازی‌های درست و مرتبط، گسترشی دراماتیک پیدا می‌کند و مخاطب را در مسیر روایت تا پایان با خود همراه می‌سازد. این ماجرا با توجه به این‌که فیلم متعلق به جریان متفاوت سینما است و به‌اصطلاح در رده فیلم‌های سینمای بدنه نمی‌گنجد، نکته مهمی است. معمولاً فیلم‌های متفاوت با جریان اصلی و متداول سینما، ساختاری ضدقصه، گاه به‌طور افراطی و گاه کم‌رنگ دارند و از تمهیداتی پرهیز دارند که روانی روند روایت را شکل می‌دهد؛ اما در «جنگل پرتقال» چنین فضایی وجود ندارد و اتفاقاً طی بیانی روان، داستان بی‌هیچ لکنتی تعریف می‌شود و خبری هم از ادابازی‌های پرتکلف و پرتصنع فیلم‌های به‌اصطلاح هنری نیست. آن‌چه این امتیاز را پرورش داده است، بافت روایت است که از کاشته‌های خود در مرحله نخست داستان به‌درستی در تداوم ماجرا بهره‌برداری می‌کند و برداشت‌های مبتنی بر سببیت نهفته در بخش‌های قبلی داستان دارد… مطالعه نقد کامل

 

منوچهر دین‌پرست: فیلم به‌گونه‌ای درباره آزار زن‌ها هم هست؛ موضوعی که نشان از برهم‌ریختگی و استبداد مزخرف فرهنگی دارد. پسری به خود جرات می‌دهد در دوران دانشجویی هر طور دلش می‌خواهد با روحیه یک دختر هم‌دانشگاهی بازی کند. اگر به این لایه «جنگل پرتقال» هم درست و از زاویه‌ای صحیح نگاه کنیم متوجه می‌شویم که کارگردان توانسته اتفاقی مهم از یک دوره دانشجویی در این سرزمین را بر پرده سینما به تصویر بکشد و مخاطب را به دوره‌ای ببرد که این‌گونه اتفاق‌ها شاید عادی بود. (شماره ۲۸۶۴۵ روزنامه «اطلاعات»، سه‌شنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۳)

 

بهنام شریفی: آرمان خوانساریان در اولین گام فیلم‌سازی‌اش نشان می‌دهد که – با توجه به فیلم‌نامه‌، روایت و دقت در شخصیت‌پردازی – می‌خواهد در سینمای ایران یک صندلی را به نام خود کند. «جنگل پرتقال» یک جواهر کوچک در باب نرسیدن‌ها، تاریخ سپری‌شده، اشتباه‌ها و زندگی‌های ازدست‌رفته است؛ انگار ما هم باید مثل علی، گردن کج کنیم تا بتوانیم دریا را به چشمان‌مان بکشانیم. برای رسیدن به زیبایی و انسان تلاش لازم است. خلاصه این‌که «جنگل پرتقال» با شخصیت‌هایش ما را به خودمان بازمی‌گرداند؛ و مگر رسالت هنر همین نیست؟… مطالعه نقد کامل

 

محسن سلیمانی‌فاخر: مارسل پروست در «جست‌وجوی زمان ازدست‌رفته» می‌نویسد: «شاید هیچ کسی را نتوان یافت که با همه پارسایی، روزی بر اثر پیچیدگی شرایط انسانی ناگزیر از همراهی با گناهی نشود که بیش از همه طردش می‌کند. البته بی‌آن‌که بتواند به طور کامل واقعیت‌های ویژه‌ای را که گناه در پس آن‌ها پنهان شده است تا به او نزدیک شود و رنجش دهد، بازشناسد.» «جنگل پرتقال» در پی تاکید همین ادعا است؛ این‌که نمی‌شود در پس گناه و خبط پنهان شد و زندگی کرد. فیلم در مذمت روشنفکرنمایی اَداگونه است؛ و آدم‌هایی که فکر می‌کنند از دهان آسمان به پایین سُر خورده‌اند و جهان را برای آن‌ها از پیش آماده کرده‌اند… مطالعه نقد کامل

نظرات خوانندگان۱
نظر علی جعفری
۲۸ آبان ۱۴۰۲
0 مخالف

تنها فیلمی که تو چند وقت اخیر ارزش دیدن داره
در واقع بعد از «ملاقات خصوصی» فیلم به‌درد‌بخور رو پرده نبود تا این فیلم.

پاسخ دادن
منتقدان فارسی‌زبان
شب
روز