بعضی رازها بهتر است که فاش شوند اما برخی هرگز؛ و باید جایی دور از دسترس، برای همیشه، دفن شوند.
امتیازهای منتقدان
سید رضا صائمی
ذبیحالله رحمانی
سحر عصرآزاد
محسن سلیمانیفاخر
فرهاد خالدینیک
خشایار سنجری
محمدرضا فهمیزی
کیوان کثیریان
مهرزاد دانش
منوچهر دینپرست
شهرزاد امیرشاهکرمی
آرش عنایتی
سید آریا قریشی
میانگین
نوشتههای منتقدان
سید رضا صائمی: «علفزار» در واقع بازی خیر و شر را دستمایه روایت خود قرار داده است تا سرگشتگی آدمها میان وظیفه و قانون و شرع و عرف و عاطفه را نشان دهد و به همین واسطه، پیچیدگی و دشواری قضاوت را به تصویر بکشد؛ قضاوتی که باید عادلانه باشد. (شماره ۲۸۱۵۸ روزنامه «اطلاعات»، سهشنبه ۲۱ تیر ۱۴۰۱)
ذبیحالله رحمانی: همه بازیگران فراتر از انتظار ظاهر شدهاند اما بازی پژمان جمشیدی خیرهکننده است؛ و او از عهده نقش پیچیده بازپرس و چالشهایش خیلی خوب برآمده است. بازیهای سارا بهرامی و ستاره پسیانی نیز درخشان است. کارگردانی مسلط کاظم دانشی، نوید ظهور استعدادی را در آیندهای نزدیک میدهد… مطالعه نقد کامل
سحر عصرآزاد: «علفزار» به یک روز از زندگی پرتلاطم بازپرسی میپردازد اما در میان توفان پروندههای ملتهب اجتماعی درمیماند و نمیتواند خط زندگی او را برجسته و مهم کند. کاظم دانشی در نخستین تجربه بلندش بر اساس فیلمنامهای از خودش به سراغ پروندههای واقعی مردمان امروز رفته و تلاش کرده است چند موضوع داغ و مبتلابه اجتماعی را با محوریت شخصیت بازپرس بسط و گسترش دهد… مطالعه نقد کامل
محسن سلیمانیفاخر: «علفزار» نمایشگر واقعیتهای اجتماعی است و فیلمساز با روایتی واقعی و مستند، شیوههای عمل، فکر و احساس را که در بیرون از افراد وجود دارد و از قدرت و قوت اجباری برخوردار است مورد بازاندیشی قرار میدهد. فیلم روایت سرگشتگی و استیصال آدمی است. نمایش بیمحتوایی ترسناک قدرت و مصلحتهای شخصی؛ نمایش صاحبان قدرت که ناشیانه ادای شرافت و متانت را درمیآورند و شبانهروز درگیر مبارزهای مذبوحانه برای حفظ طبقه و جایگاهشان هستند… مطالعه نقد کامل
فرهاد خالدینیک: «علفزار» بار دیگر از پتانسیل بالای ژانر جنایی در سینمای ایران حکایت میکند؛ ژانری مهجور که چندان جدی گرفته نمیشود در حالی که با نگاهی عمیقتر به پروندههای جاری در محاکم قضایی، میتوان به سوژههای نابی دست یافت که هر کدام میتوانند موضوع یک فیلم یا سریال پربیننده شوند. کاظم دانشی هنوز در ابتدای راه فیلمسازی است و با توجه به کیفیت اولین فیلمش، امید است که در آینده آثار بهتر و جذابتری بسازد. (شماره ۱۰۹۴ روزنامه «سازندگی» پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۴۰۰)
خشایار سنجری: در «علفزار» نیز فیلمساز دوراهی مشابهی را پیش روی شخصیت محوری خود قرار میدهد. البته نگرش کاظم دانشی به مقوله اخلاق، یک گام فراتر میرود و به مراحل رشد اخلاقی کولبرگ ورود میکند. کولبرگ مفهوم اخلاق را با مفهوم عدالت مرتبط میداند و تحول اخلاقی را فرایند دستیابی به مفهوم و احساس عدالت در رابطه با دیگران، درستی یا نادرستی امور و چگونگی رفتار فرد در رابطه با این امور قلمداد میکند… مطالعه نقد کامل
محمدرضا فهمیزی: فرم «لایهلایه آشکار کردن یک معما» کاری است که اصغر فرهادی طی سالهای طولانی (از زمان کار در تلویزیون) بهمرور در آن به پختگی رسیده بود و حالا طبیعی است که کاظم دانشی جوان هنوز تجربه لازم برای این شیوه روایتی پیچیده را نداشته باشد؛ از این رو است که در اینجا داستان و فیلمنامه (به عنوان اساسیترین رکن ساخت هر فیلم) ایرادها و نقصهای فراوانی دارد. مهمترین و اساسیترین مشکل فیلمنامه، وجود خردهداستانهایی است که ربطی به داستان اصلی ندارند و در نتیجه، هم زمان را از کارگردان برای پرداخت بهتر ماجرای اصلی میگیرند و هم تمرکز تماشاگر را منحرف میکنند… مطالعه نقد کامل
کیوان کثیریان: «علفزار» تلاش میکند از میانه تزاحم بین قدرت و مصلحت با عدالت و حقیقت، بستری برای پیروزی حقیقت و حاکم شدن عدالت فراهم کند. داستان، مفاهیمی چون اخلاق، وجدان، شرافت، قضاوت، تجاوز، خیانت و قانون را نیز به یاری میطلبد تا یک داستان پرفرازونشیب و یک قهرمان بااصول و درستکار بسازد. گرچه نگاه فیلمساز به این مفاهیم، عمق لازم را ندارد و در برقراری نسبت درست میان این گزارهها برای رسیدن به یک مفهوم روشن و کلیت منسجم ناکام میماند… مطالعه نقد کامل
مهرزاد دانش: «علفزار» در پرداختن به موضوعی ملتهب با استفاده از ضرباهنگ درست، روایتگویی روان داستان در لایههای مختلف و اجرای متعادل، اثری ممتاز به عنوان کار اول بلند سینمایی است. کمداشتهایی هم که در داستانکهای زائد و پایانبندی ناموزون جلوه دارد، میتوان به پای همین تجربه نخست گذاشت و منتظر ماند که در فیلمهای بعدی تا چه حد کمرنگتر میشوند… مطالعه نقد کامل
منوچهر دینپرست: کارگردان نسبت به وضعیت قانونی، عرفی، اخلاقی و حتی روحی زنانی که مورد تجاوز قرار میگیرند، نگاه منطقی و فارغ از احساساتی داشته و همین نکته، موجب قوت فیلم شده است. سینمای ما بهشدت نیازمند ساخت چنین فیلمهایی است که از نقطهای صحیح به ناهنجاریها نگاه کنند… مطالعه نقد کامل
شهرزاد امیرشاهکرمی: فیلمنامه «علفزار» بر اساس چند پرونده قضایی واقعی شکل گرفته است و پیرنگ آن مجموعهای از یک داستان اصلی و چند داستان فرعی است که هر یک قدرت جذب تماشاگر و ایجاد کشش و تنش را تا پایان درام دارند؛ اما ضعف در ساختار فیلمنامه سبب شده که «علفزار» به عنوان یک تریلر دادگاهی چند پله تا بدل شدن به یک فیلم تمامعیار فاصله داشته باشد. (شماره ۱۵ ماهنامه «فیلم امروز»، تیر ۱۴۰۱)
آرش عنایتی: فرو کاستن آن واقعه رذیلِ خمینی شهر اصفهان و رذالت آدمیانی چند، به آنچه در فیلم میبینیم اگر نه تجاوزی مضاعف به قربانیان، که تعرضی آشکار به آنان است. میشد از آن گذشت اگر آن عبارت نخست (بر اساس داستانهای واقعی) یا اشاره خود کارگردان به آن ماجرا، در نشست پس از فیلم و در برنامه تلویزیونی نبود… مطالعه نقد کامل
سید آریا قریشی: رفتن سراغ یک سوژه ملتهب، شجاعت زیادی میطلبد و طبعا برای خیلی از فیلمسازان وسوسهکننده است؛ اما چنین مسیری، مثل یک تیغ دولبه عمل میکند. ترس از رفتن تا ته خط و مقهور شدن در مقابل سوژه، از جمله مشکلاتی هستند که چنین فیلمسازانی را تهدید میکنند. «علفزار» با وجود برخی ایدهها و لحظههای درگیرکننده، نمیتواند از این دامها فرار کند… مطالعه نقد کامل