احمد خسروی در گیرودار زندگی شخصی پرمسألهاش، مسئول رسیدگی به پروندهای رازآلود میشود که روند کشف آن با شکها و نگرانیهای احمد درمیآمیزد و زندگیاش را هم تحت تأثیر قرار میدهد.
امتیازهای منتقدان
مریم ایراننژاد
صوفیا نصرالهی
سحر عصرآزاد
سید رضا صائمی
بهمن شیرمحمد
امیرعلی نصیری
رضا حسینی
منوچهر دینپرست
کیوان کثیریان
مهرزاد دانش
سید آریا قریشی
محسن سلیمانیفاخر
میانگین
نوشتههای منتقدان
مریم ایراننژاد: «مرد بازنده» داستان آشنای بازی قدرت و روابط است. روایتیست از مقابله نیروهای خیرِ جویای حقیقت و نیروهای شرّ وابسته به پول و قدرت. پول، تعیینکننده قوانین حاکم بر انسانهای وابسته به قدرت است اما همیشه نیروهای مرکزگریزی هم هستند که سعی در برهمزدن قواعد غیراخلاقی دارند. «مرد بازنده» گویای اهمیت و تأثیر نظام اقتصادی و سیستم سیاسی بر موقعیتهای اجتماعی است؛ و از همین منظر نگاهی دارد به شرهای بزرگ که توسط انسانهای فرودست جامعه به اجرا درمیآیند، در حالی که اربابان قدرت بر برج عاج خود تکیه زدهاند و یکی پس از دیگری مهرههای از دور خارجشده را میسوزانند. نکته کلیدی فیلم اما، توجه ویژه به نحوه مواجهه با این موقعیتهای ناگزیر در جهان است. ظلم و ناعدالتی برای به دست آوردن پول و قدرتِ بیشتر، تمامی ندارد و به تبع آن ایستادگی در مقابل هر شکل و اندازهای از ناعدالتی هم نباید فراموش شود؛ حتی اگر بدانیم طرف دیگر ماجرا همیشه قدرتمندتر از ما است… مطالعه نقد کامل
صوفیا نصرالهی: مهدویان در «مرد بازنده» به حوزه قدرتش بازگشته است؛ همان جایی که «ایستاده در غبار» و «ماجرای نیمروز» (بهخصوص قسمت اول) را ساخت؛ فیلمهای جدی و نهچندان احساساتی با فضاهای سرد (حتی به لحاظ طیف رنگی) و الان «مرد بازنده» همان ویژگیها را دارد با این تفاوت که به نظرم به لحاظ تعادل برقرار کردن بین داستان پلیسی و ملودرام و در بعضی سکانسها حتی به لحاظ کارگردانی جلوتر از مثلا «ماجرای نیمروز: رد خون» و بهتر از «درخت گردو» است («لاتاری» و «شیشلیک» که ضعیفترین فیلمهایش هستند و دستاندازهای مسیر کارنامهاش و اصلا در این قیاس نیاوردمشان)… مطالعه نقد کامل
سحر عصرآزاد: «مرد بازنده» با وجود تازگی در انتخاب قهرمان و بستر درام، کارگردانی حسابشده و استاندارد مهدویان، بازیهای خوب و قابل تأمل بازیگران که در رأس آنها جواد عزتی قرار میگیرد، در رقابت با خود مهدویان عقب میماند. در نهایت هم تبدیل میشود به اثری متوسط که تا تبدیل شدن به یک فیلم غافلگیرانه و بدیع فاصله دارد. این وجه را میتوان بیش از هر چیز برآمده از فیلمنامه و نگاه مضمونی به اثر دانست که حتی به اندازه «لاتاری» (که فیلم مورد علاقهام در کارنامه مهدویان نیست) هم جسارت ندارد و نمیتواند به شکلی هوشمندانه فراتر از لایههای رویی اثر نقبی به دل جامعه و مناسبات واقعی جاری در آن – با وجود ممیزیهای موجود – بزند… مطالعه نقد کامل
سید رضا صائمی: اگر سویههای واقعگرای(رئالیستی) قصه و ربط نمادین و دراماتیک آن با واقعیتهای اجتماعی معاصر را لحاظ نکنیم و صرفا به عنوان یک قصه پلیسی به آن نگاه کنیم میتوان «مرد بازنده» را مکاشفهای دردناک از یک موقعیت رمزآلود تراژیک دانست که در آن پلیسی که نماد قانون است خود قربانی بیقانونی و ناعدالتی میشود؛ پلیسی که هم از سوی خانواده خود زخم میخورد و هم از سوی همکارانش، اما همواره تعهد و وجدان اخلاقی خود را قربانی مصلحت نمیکند. «مرد بازنده» روایت تنهایی است، تنهایی ناشی از تن ندادن به مصلحت! میتوان «مرد بازنده» را انتقادیترین فیلم مهدویان دانست… مطالعه نقد کامل
بهمن شیرمحمد: «مرد بازنده» فیلمی با محوریت ایده آشنای تقابل فرد با سیستم است و به شکلی کاملا روزآمد و متناسب با شرایط اجتماعی/سیاسی این سالها، تصویری سهمگین از رویارویی دو مفهوم «برنده» و «بازنده» ارائه میدهد. درباره حقیقت بزرگی که از دل حقیقتی کوچک کشف میشود و فیلم را به نمونهای قابل اعتنا درباره انتقام از هژمونی قدرت و دگردیسی مفهوم قهرمان بدل میکند… مطالعه نقد کامل
امیرعلی نصیری: «مرد بازنده» را میتوان فیلم موفقی در گونههای سینمایی جنایی-گنگستری و کارآگاهی-معمایی دانست… اگرچه معتقدم دو نقطهضعف مهم دارد: یکی زمان طولانی بهویژه در پرده آخر که شاید باعث شود تماشاچی فیلم را رها کند. دیگری، انتخاب جواد عزتی برای نقش اصلی؛ او نقشی را بر عهده گرفته که دستکم یک دهه از سن واقعیاش بزرگتر است. چهرهپردازی، زبان بدن و تجربه عزتی در این مسیر به کمکش آمده است، ولی برای لحظاتی این اختلاف سنی را فراموش کرده، لحنش عوض میشود یا واکنشهای سریعی را نشان میدهد… مطالعه نقد کامل
رضا حسینی: «مرد بازنده» فیلم بدی نیست اما همچنان عاری از جسارتی است که محمدحسین مهدویان در گام اول فیلمسازی از خود نشان داد و اثر متفاوتی چون «ایستاده در غبار» (۱۳۹۴) را ساخت که همچنان بهترین فیلم کارنامه اوست؛ فیلمی که نهفقط از نظر فرم، تجربهای تروتازه بوده بلکه جسارتی مثالزدنی را در خود دارد که بهتدریج در شش فیلم بعدی مهدویان کمرنگتر و کمیابتر شد (اگر هم «شیشلیک» را بشود مستثنا کرد، اعتبارش به فیلمنامهی امیرمهدی ژوله میرسد)… مطالعه نقد کامل
منوچهر دینپرست: فیلم مهدویان خوشساخت است و شاید به خاطر برخی بازیگرانش در گیشه شکست نخورد؛ اما مهدویان باید تکلیف خود را با سینمایش مشخص کند. او سینما را دوست دارد و سعی میکند در حوزههای مختلف و گونههای متنوع فعالیت کند، اما نگرش خاصی دارد. او به ساختار بیش از محتوا توجه دارد و این همان پاشنه آشیل اوست. «مرد بازنده» بر اساس همین وضعیت، فیلمی است که خیلی زود فراموش میشود. (شماره ۲۸۰۴۹ روزنامه اطلاعات، سهشنبه نوزده بهمن ۱۴۰۰)
کیوان کثیریان: این درست که مهدویان در بخش عمدهای از فیلمهایش، داستانهای پلیسی و معمایی را با تمرکز بر پروندههای امنیتی تجربه کرده ولی این بار در «مرد بازنده» دارد بهطور مشخص قواعد ژانر پلیسی را مشق میکند. این اتفاق خوبی است. فیلم کموکاستیهایی دارد، هم در فیلمنامه و هم در اجرا، ولی تلاش او در ساختن یک شخصیت کارآگاه کلاسیک و تعریفکردن کملکنت یک داستان پلیسی-معمایی با استفاده از مولفههای مشخص ژانر، قابل توجه است… مطالعه نقد کامل
مهرزاد دانش: فقط دنداندرد هم نیست که بار نمادین معضل مفاسد اقتصادی را به دوش میکشد. در بسیاری از صحنههای فیلم، از جمله همان سکانس افتتاحیه، فضا بارانی است و این باران بیش از آن که حکایت از شستگی و شادابی کند، مانعی است برای دیدن افق مقابل که در شب تاریک و با برفپاککن خودرو، جلوهای مزاحم برای تماشا به خود گرفته است؛ نوعی تیرگی مضاعف که گویی آن مفاسد زیرساختی و مدیریتی را بیش از پیش از نظر دور میدارد… مطالعه نقد کامل
سید آریا قریشی: «مرد بازنده» مجموعهای از ویژگیهایی را در خود دارد که هر کدام میتوانند نظر گروه قابلتوجهی از مخاطبان سینمای ایران را به خود جلب کنند: یک قهرمان بهشدت فردگرا و کنشمند، یک داستان پرتعلیق کارآگاهی، اشارههای پرتعداد به مباحث ملتهب سیاسی، و روابط ملودراماتیک نهچندان رقیق خانوادگی (با محوریت تقابل میان نسلها). موفقیت نسبی مهدویان و همکارانش در ایجاد پیوند میان این جنبههای مختلف، این گمان را ایجاد میکند که فیلم میتواند یکی از امیدهای کسب سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران باشد. ترکیب این ابعاد و حرکت میان ایدهها و لحنهای مختلف، تأثیری دوگانه بر «مرد بازنده» گذاشته است: از یک طرف امکان برقراری ارتباط با گروههای وسیعتری از مخاطب را ایجاد کرده و از سوی دیگر – در مواردی – باعث بروز گسست در مسیر حرکت روایت شده است… مطالعه نقد کامل
محسن سلیمانیفاخر: «مرد بازنده» عاری از استراتژی سینمایی است و با خودشیفتگی توهینآمیزی، به گفته ماکس وبر همان «سیاست به مثابه حرفه» را پیگیری میکند. فیلم تصویرسازی فیلمساز از فساد در سیستم اداری است اما دوپارگی جهان قصه و واقعیت را رقم میزند: نور و تاریکی، خوب و بد، من و تو، و ما و دیگران. مهدویان میخواهد از این تار و تاریک بودن شرایط آشوب و بلوای روابط اجتماعی، استفاده مطلوب و جامعهپسندی بکند اما این دوگانهپنداری سادهانگارانه، پذیرفتنی و موفق نیست… مطالعه نقد کامل