در آیندهای نزدیک، مردی که بیماری مرگباری دارد یک راهحل از نظر احساسی پیچیده را پیدا میکند تا همسر و پسرش را از غم و اندوه مرگ خود رها کند. او بدون اینکه آنها متوجه شوند، نسخهای از خودش را شبیهسازی میکند.
امتیازهای منتقدان
ساسان گلفر
میانگین
نوشتههای منتقدان
ساسان گلفر: دنیای آیندهای که بنجامین کلیری در اولین فیلم بلندش (بعد از کارگردانی دو فیلم کوتاه موفق «لکنت» و «موج» و نوشتن فیلمنامه پنج فیلم کوتاه) تصویر کرده است، تفاوت چندانی با دنیای امروز ندارد و فقط اندکی پاکیزهتر و شستهرفتهتر، اندکی خودکارتر و فناورانهتر و البته اندکی دلگیرتر و غمگینتر و کمجمعیتتر است. همین دنیای غمانگیز امروز ماست و تفاوتی اگر هست، در ابزارهایی مانند وسایل ارتباطی، ساعت و نشانگر زمان، خودروی خودران یا پاپآپ مقابل شیر دستشویی است. امانوئل لویناس در کتاب «زمان و دیگری» نوشته است: «ابزارها آنقدر به یکدیگر ارجاع میدهند تا بالاخره ما را از لزوم توجه به وجود آگاه کنند. وقتی کلید برق دستشویی خانه را روشن میکنیم، یک مسأله کاملاً هستیشناسانه را پیش روی خود میگشاییم.» «آواز قو» مفاهیم عمیق فلسفی را در قالب یک داستان کمابیش عادی بازگو میکند… مطالعه نقد کامل