در لهستان زمان جنگ جهانی دوم و تحت اشغال آلمان، اسکار شیندلر کارخانهدار پس از اینکه میبیند نازیها نیروهای کار یهودیاش را آزار میدهند بهتدریج نگرانشان میشود.
امتیازهای منتقدان
ساسان گلفر
میانگین
نوشتههای منتقدان
ساسان گلفر: اسپیلبرگ با چند تمهید کارگردانی و بهخصوص بهکارگیری سه شیوهی عمده برای هدایت چشم تماشاگر، یعنی حرکتهای هدایتکنندهی چشم تماشاگر، موقعیت در قاب تصویر و در موارد معدودی بهکارگیری یک شیء رنگی در زمینهی سیاهوسفید، با چالش شخصیت بخشیدن به چهرههای انسانی متعدد در روایتی پر از تراژدی شخصیتهای متعدد گمنام و در نماهای شلوغ پر از سیاهیلشکر روبهرو بود. این عنصر رنگی، پالتوی سرخی که دختربچهای بر تن دارد و در هفت نما دیده میشود، یکی از عناصر شاخص و بهیادماندنی فیلم را رقم زده است که در ترکیب با یک عنصر شاخص و بهیادماندنی دیگر، تأثیری تلخ و فراموشنشدنی برجا میگذارد: موسیقی جان ویلیامز و بهویژه ملودی مشهوری که ایزاک پرلمان با ویولن مینوازد و نغمهی دیگری که گروه کر کودکان میخواند… مطالعه نقد کامل