لیلا زن چهلساله مجردی است که در خانوادهای درگیر با بحرانهای اقتصادی زندگی میکند. او در دفتر اداری یک مرکز خرید کار میکند و تنها درآمد ثابت خانواده را دارد. اسماعیل، پدر خانواده، پیرمردی تریاکی است که پس از فوت بزرگ فامیل، حاج غلام، تلاش میکند به هر قیمتی جانشین او شود و مورد احترام قرار بگیرد. علیرضا برادر معقول خانواده، کارگری است که به علت تعطیلی کارخانه بیکار شده است. پرویز در همان پاساژی که لیلا در آنجا کار میکند، به عنوان نظافتچی توالت مشغول به کار است. منوچهر آدم دغلکاری است که برادرانش را ترغیب به نوعی کلاهبرداری میکند که پول پیشخرید خودروها را بالا بکشند و فرهاد نیز شغل ثابتی ندارد و گاهی مسافرکشی میکند و عشق بدنسازی است. لیلا به برادرانش پیشنهاد خرید یک واحد تجاری را میدهد و سکههای پدرشان میتواند مبلغی را جبران کند که آنها کم دارند؛ اما پدر میخواهد با پرداخت سکهها به عنوان هدیه عروسی خانوادگی پیشرو برای خودش عزت و احترام بخرد.
امتیازهای منتقدان
ساسان گلفر
بهمن شیرمحمد
محسن سلیمانیفاخر
شادی حاجیمشهدی
یاشار نورایی
محمدرضا فهمیزی
میانگین
نوشتههای منتقدان
ساسان گلفر: نخستین بار پروتاگوراس بود که گفت: «انسان معیار همه چیز است. معیار هستیِ آنچه هست و اینکه چهگونه است و معیار نیستیِ آنچه نیست و اینکه چهگونه نیست.» و این رهیافت فلسفی نخستین فیلسوف سوفسطایی یونان، سدهها و هزارهها ماند تا روزی از قفسه کتابخانهها درآید و بهنوعی به مانیفست انسانگرایان دوران مدرن بدل شود؛ اما دههها و سدهها پس از پیروزی اومانیسم و غلبه پارادایم انسانمحور بر تفکر جامعه بشری، هنوز هم مکانها و دورانهایی را میتوان پیدا کرد که در آنها انسان معیار همه چیز نیست و پول جای او را گرفته است. «برادران لیلا» اثر سعید روستایی یکی از آثار سینمایی متعدد این سالهاست که به مفهوم تقلیل انسان به یک مشت عدد و رقم واکنش نشان داده است و یکی از موفقترین نمونههای این حوزه است که در سینمای ایران سالهای اخیر میتوان مثال زد… مطالعه نقد کامل
محسن سلیمانیفاخر: «برادران لیلا» بهوضوح دنبال بازتاب کژیهایی فراتر از معضلهای خانوادگی و اختلافهای نسلی است؛ فیلم مهم و نمادینی که داستان پدر پیر و فرتوت و معتادی که همه داراییاش را صرف به دست آوردن افتخار و عزت و جایگاه پوچ و توهمآلود میکند، در حالی که پسرانش همه بیکار و محتاج هستند و با آن که میدانند پدر چه بر سر آنها آورده است اما باز هم از روی ترس و حماقت با او همدلی میکنند. در این میان دختر نماد حق و عقلانیت است و تنها اوست که در مقابل پدر میایستد و قداست و توهم او را به چالش میکشد… مطالعه نقد کامل
بهمن شیرمحمد: در هر حال «برادران لیلا» فیلم همین سالهاست؛ با تمام محدودیتها، امتیازها و مشکلاتش؛ و بهخوبی مشخص است که فیلم با رویکردی بیملاحظه و سرکش (تا جایی که توانش را دارد) جهانش را ترسیم و قصهاش را روایت میکند که شاید به مذاق بسیاری خوش نیاید اما شاید باید با توجه به شرایط موجود این نکته را هم در نظر گرفت که آیا این روش محصول همان اتفاقهایی در فیلم نیست که در واقعیت برای همه ما رخ داده است؟ زمانی برتراند راسل گفته بود کل مشکل دنیا این است که ابلهان و متعصبان همیشه از خود مطمئن هستند، در حالی که افراد عاقلتر پُر از شک و تردید هستند؛ و حالا «برادران لیلا» مثالی نقض از این جمله است… مطالعه نقد کامل
شادی حاجیمشهدی: به گمان نگارنده سعید روستایی حالا یک سهگانه ساخته است. او در تازهترین اثرش «برادران لیلا»، پیکر «سهگانه نکبتگرافی» خود را – که همچون فرزندی با «ابد و یک روز» متولد شده بود و با «متری ششونیم» به بلوغ رسید – پیش چشم مخاطب پیر میکند و به خاک میسپارد. روستایی قصهگویی درباره بدبختیهای جامعه معاصر ایران را دوست دارد و آدمهای قصههایش همچون ترکیب گوناگون و متفاوت ایران امروز، جمع اضدادند… مطالعه نقد کامل
یاشار نورایی: نوشتن درباره «برادران لیلا» از دیدگاهی انتقادی، به دلیل گستردگی تماشای آن در نوروز ۱۴۰۲ – که به روایتی نزدیک به یکسوم جمعیت ایران این فیلم را تماشا کردهاند – کار حساس و سختی است. دشواری کار از تضادی برمیخیزد که میان ارزیابی فیلم به عنوان یک اثر تألیفی و نحوه درک و دریافت تماشاگر از آن وجود دارد. انبوه موقعیتها و دیالوگهایی که بهروشنی وضعیت نابسامان اجتماعی را هدف گرفتهاند و به همین دلیل به دل تماشاگر مینشینند، انتقاد به دور از هیجان و پیشداوری از فیلم را ممکن است به تقابل با نظر و پسند مردم کاهش دهد. برای همین هر نوع نگاه به فیلم بهناچار به پسزمینه اجتماعی و سیاسی و فضایی که «برادران لیلا» در آن تولید شده است، مرتبط میشود و درک و دریافت این فیلم را به شیب تند هیجانهای روزمرهای در زندگی اجتماعی ایران متصل میکند که عملا راه را بر نگرش دقیقتر نسبت به مسائل مختلف (اقتصادی، فرهنگی و…) میبندد و رفتار و واکنشهای عمومی را در بیشتر مواقع نادقیق میکند… مطالعه نقد کامل
محمدرضا فهمیزی: ایده اصلی فیلم یعنی حمله به پدرسالاری سنتی و تحلیل لزوم فروپاشی آن، «بالقوه» نهتنها جذاب بلکه بسیار مهم است؛ اما متاسفانه در پرداخت، فاجعهای از آب درآمده است که اصلاً در حد نقد نیست… مطالعه نقد کامل