همه در محله لاتیننشینِ واشینگتنهایتس در نیویورک، شغلی و رویایی دارند: اوسناوی، یک فروشگاه مواد خوراکی را اداره میکند و آرزو دارد روزی به وطنش دومینیکن برگردد و کافه ساحلی پدرش را بازسازی کند؛ دختر محبوب او وَنِسا در آرایشگاه کار میکند و آرزو دارد به مرکز شهر برود و طراح مُد شود؛ بِنی در یک ایستگاه تاکسیرانی کار میکند و آرزویش، ازدواج با نینا، دختر مدیرش است که در دانشگاه استنفورد درس میخواند و اینک برای تعطیلات تابستانی به محله بازگشته و... کلادیا که اوسناوی را بزرگ کرده و به او مادربزرگ میگویند، معتقد است همه با صبر و ایمان به آرزوهایشان خواهند رسید.
امتیازهای منتقدان
شهرام جعفرینژاد
میانگین
نوشتههای منتقدان
شهرام جعفرینژاد: پیشتر در مقدمه نقدم بر فیلم/ نمایشِ «همیلتن» (ماهنامه «فیلم»، شماره ۵۷۴، شهریور ۱۳۹۹)، بجز سفارش به دیدنش برای پیداکردن حالی خوب در این روزهای بلاخیز که درباره «در هایتس»/ In the Heights هم به عنوان آغازی درخشان بر چند موزیکال مهم سال جاری پیشنهاد میکنم، به طور مفصل از کارنامه اعجوبه معاصرِ ترانهسرایی در نمایشها و فیلمهای موزیکال، لین-مانوئل میراندا و سبک نوین او در استفاده تلفیقی از انواع سبکهای رَپ، هیپهاپ، آر اَند بی، جَز، بلوز و در این فیلم حتی سالسا، سامبا و… در نوشتن و ساختن قطعههای موسیقی و نیز میهنپرستیِ غرورآمیز و باززندهسازیِ مداومِ فرهنگ آمریکای لاتین در آثارش گفتم – فیلم «تیکتیکبوم» به کارگردانیِ خودش هم در راه است – و همانجا اشاره کردم که پیش از «همیلتن»، مشهورترین اثر او، نمایش «در هایتس» است که با داستانی متمرکز بر چهار جوان، به زندگی و تلاش و رویاهای جاری در محله لاتیننشینِ واشینگتنهایتس در نیویورک میپردازد (بهتر است عنوان «در هایتس»/ «در ارتفاعات» با اشاره به نام خاص این محله، ترجمه نشود؛ اگرچه واقعاً بلندترین منطقه منهتن است و در اینجا بهویژه با حذف کلمه واشینگتن، معنای جولانگاهِ رفیعِ آرزوها را نیز میدهد)… مطالعه نقد کامل