ژورنالیستی که برای رادیو کار میکند، وقتی خواهرش از او میخواهد مدتی از پسرش مراقبت کند، سفری به نقاط مختلف کشور را با خواهرزاده پرانرژیاش تجربه میکند تا زندگی به دور از لسآنجلس را هم به او نشان دهد.
امتیازهای منتقدان
ساسان گلفر
سحر عصرآزاد
میانگین
نوشتههای منتقدان
ساسان گلفر: شاید نزدیکترین و آشناترین نمونه سینمایی به «زودباش، زودباش» فیلمی باشد که پیتر باگدانوویچ حدود نیم قرن پیش ساخت با عنوان «ماه کاغذی» (۱۹۷۴) که طی آن پدر و دختری (با بازی راین اونیل و دخترش تِیتِم اونیل) از این شهر به آن شهر میرفتند و ماجراهای تلخ و شیرین برایشان اتفاق میافتاد و البته فیلم لحن کمدی داشت (بسیار غلیظتر و مؤکدتر از فیلم حاضر) و تصویرش هم سیاهوسفید بود؛ اما در فیلم باگدانوویچ دو اختلاف عمده و اساسی با فیلم میلس به چشم میخورد؛ نخست اینکه جنس شخصیتهای اصلی «ماه کاغذی» شیشهخرده داشت و بدجوری هم داشت و آن دو قهرمان گاهی با آدمهای کلاهبردارتر از خودشان یا آدمهای جداً شرور و خطرناک درمیافتادند و مسأله مهم دوم اینکه تصویر سیاهوسفید آن فیلم از جنس سیاهوسفید این یکی نبود… مطالعه نقد کامل
سحر عصرآزاد: «زود باش زود باش» بر خلاف برداشت اولیه از عنوانش که البته میتواند به «بیخیال، بیخیال» هم ترجمه و تعبیر شود، اثری است که با صبوری و طمأنینه بسیار، لایههای سطحی روابط انسانی را در هر جنس و شکلی کنار میزند تا به عمق گرهها و تأثیرهایی نفوذ کند که آدمها در طول زندگی و روابط متقابل بر یکدیگر میگذارند. به همین واسطه است که برای بسط چنین ایده دغدغهمند و مهمی، فیلمساز با هوشمندی به یک روایت داستانی بسنده نکرده و جهان مستند و واقعیت را نیز وارد تحلیلهای زیرساختی اثر کرده است تا بتواند ایده و نقطه نظرهای مطرحشده را عمق بخشیده و فقط متکی بر تجربههای شخصی محدود بر بستر یک درام نمایشی پیش نرود. با این نگاه بخشهای مستندگون اثر که بهواسطه تهیه مصاحبه و گزارشهای جانی در مکانها و جغرافیاهای مختلف از کودکان مختلف ثبت و ضبط میشوند، همچون قطعههای پازلی عمل میکنند که هم شمایل ساختاری فیلم را کامل کرده و هم به محتوای اثر غِنا و قابلیت تحلیل میدهند… مطالعه نقد کامل