ویدیویی از شنای یک زن در اینترنت پخش میشود. حالا شوهر و برادر او به دنبال مسئول این کار و گرفتن انتقام از وی هستند.
امتیازهای منتقدان
جواد رهبر
حسین آریانی
شادی حاجیمشهدی
مازیار رضایی
سید آریا قریشی
میانگین
نوشتههای منتقدان
جواد رهبر: «شنای پروانه» از تمامی عناصرش به اندازه لازم بهره میبرد؛ و با گروه بازیگران تماشاییاش و با فیلمنامهای مملو از موقعیتهای هولناک و سرشار از تعلیق، تماشاگر را به دنبال خود میکشاند و فیلمبرداری متناسب با موقعیتها و لوکیشنهای خاص فیلم هم در کنار موسیقی متن آن از جنبههای تاثیرگذار دیگر «شنای پروانه» به حساب میآیند… مطالعه نقد کامل
حسین آریانی: «شنای پروانه» بر خلاف آنچه در برخورد نخست به نظر میرسد، یک درام انتقاممحور نیست؛ یک فیلم معمایی با مایههای پررنگ و هشداردهنده اجتماعی است؛ درامی که نه دنبالکننده وقایع یک انتقام شخصی بلکه تعقیبکننده تحول تدریجی شخصیت اصلیاش در مسیر حل یک معما و تبدیل شدن او به یک قهرمان است؛ شخصیتی که در آغاز فیلم کسی هرگز به ذهنش خطور نمیکند که بتواند قامت یک قهرمان را به خود بگیرد… مطالعه نقد کامل
شادی حاجیمشهدی: فیلم تفسیر خلاقانهای از واقعیت زندگی شخصیتهایش دارد و تصویری که از حجتها و هاشمها و… پیش روی مخاطب میگذارد، هرچند اغراقشده و متفاوت، اما قابل درک و بازشناشی است. برای محمد کارت «شنای پروانه» یک شروع بلندپروازانه به شمار میرود که برای حفظ وقار و توازنش در کارهای آینده راه دشواری پیش رو دارد… مطالعه نقد کامل
مازیار رضایی: «شنای پروانه» جایی یک سر و گردن از استاندارد سینمای ایران بالاتر میرود که محمد کارت در یکسوم پایانی – با وجود شتابزدگی در پرداخت جزییات – مثلث آبرو/ غیرت/ انتقام را میشکند و سراغ سهگانه خباثت/ خیانت/ عدالت میرود؛ همانجا که خیانت مصیب بر حجت توسط زنی آشکار میشود که خود قربانی تهدید به انتشار همین فیلمهای خصوصی است. اینجاست که همان عبارت معروف هیچ دشمنی خائن نیست در یاد زنده میشود. در واقع ماجرا حکایت رفقایی است که کاشف به عمل میآید گرچه به پای بساط میگساری جمع را تا پای دار پایدار میخواهند، اما اگر لازم باشد، برای ارزنی پول و قدرت، یکدیگر را تنها پای چوبه دار میفرستند. (شماره ۱ «فیلم امروز»، اردیبهشت ۱۴۰۰)
سید آریا قریشی: قصاص، فقر، پرسه در جنوبِ شهر، قتلِ ناموسی، درگیری و عربدهکشی. با این عناصر، «شنای پروانه» بهسادگی میتوانست به یکی دیگر از درامهای تکراریِ سالهای اخیر سینمای ایران تبدیل شود که عنوانِ «اجتماعی» را یدک میکشند. اکثر این فیلمها حرف تازهای برای گفتن ندارند و کلیشههای بارها تکرارشده را، بهشکلی غیرخلاقانه، بازتولید میکنند؛ اما «شنای پروانه» در جایگاهی متفاوت با اکثر این آثار قرار میگیرد و شباهتها بیشتر در محدوده عناصری کلّی باقی میماند. آنچه این تفاوت را رقم میزند، در درجه اول رعایت جزییاتی است که ریشه بسیاری از آنها را میتوان در فیلمنامه اثر پیدا کرد. (شماره ۲۰۸-۲۰۹ «فیلمنگار»، خرداد و تیر ۱۳۹۹)