سانگ-هیون مالک یک رختشویخانه دستی، داوطلب انجام کارهای کلیسای محل هم هست؛ جایی که دوستش دونگ-سو هم کار میکند. این دو یک تجارت غیرقانونی هم دارند: دزدیدن بچهها از جعبه کودک کلیسا که مخصوص بچههای سر راهی است و فروختن آنها در بازار سیاه.
امتیازهای منتقدان
اردوان وزیری
میانگین
نوشتههای منتقدان
اردوان وزیری: ساختار جادهای فیلم موقعیت مناسبی برای شخصیتها فراهم میکند تا جنبههای پنهان شخصیت خود را برملا سازند و در گفتوگو و تعامل با یکدیگر به مفاهمهای با خود دست پیدا کنند که اگرچه لزوماً منجر به تغییرشان نمیشود، اما طی این سفرها ماجراهایی را پشت سر میگذارند که همچون نسیمی گذرا لحظههایی را برایشان فراهم میسازد که پیش از آن تجربه نکرده بودند. روایت فیلم بر اساس چند مفهوم انسانی و اخلاقی پیش میرود که در جهان امروز از سکه ارزش افتادهاند، در هزارتوی معادلات نابرابر اجتماعی-فردی تغییر ماهیت دادهاند، یا از معنای اصلی تهی شدهاند. خانواده به مثابه مهمترین واحد زیست اجتماعی که بهطور کلی نتیجه عشق و علاقه دو طرف و خواست و اراده آنها برای شروع یک زندگی جمعی به شمار میرود، در این فیلم شکلی کاملاً متفاوت و عجیب به خود میگیرد و به یک پارودی از مفهوم معمول و عادی آن بدل میشود که حاصل جبر موقعیت اجتماعی است تا پیوندی حاصل از یک تصمیم آگاهانه… مطالعه نقد کامل