مغز استخوان (۱۳۹۸)
مغز استخوان (۱۳۹۸)

مغز استخوان (1398)

نامزد دو جایزه سیمرغ بلورین بهترین فیلم‌نامه و بهترین بازیگر مرد مکمل در سی‌وهشتمین جشنواره فجر 1398
کارگردان : حمیدرضا قربانی
فیلم‌نامه‌نویس: علی زرنگار
بازیگران: پریناز ایزدیار، بابک حمیدیان، نوید پورفرج، علی‌رضا میرسالاری، جواد عزتی، بهروز شعیبی و...
سایر عوامل: مرتضی قیدی (مدیر فیلم‌برداری)، هایده صفی‌یاری و مریم نراقی (تدوینگر)، بابک میرزاخانی (آهنگ‌ساز)
ژانر : درام
محصول : ایران
زبان : فارسی
مدت زمان : 107 دقیقه
خلاصه داستان :

پسر بهار به سرطان مبتلا شده است و ظاهرا هیچ راهی برای درمانش باقی نمانده جز تولد فرزندی جدید و استفاده از بند ناف او و... اما مشکل این‌جاست که بهار از همسر سابق و پدر پیام جدا شده است و حالا با حسین زندگی می‌کند. از سوی دیگر، پدر پیام به جرم قتل و تجاوز تا یک ماه دیگر اعدام می‌شود.

  نوشته‌های منتقدان گلاره محمدی: «مغز استخوان» بر خلاف فیلم‌هایی که در شروع داستان تعلل می‌کنند و اصولاً دیر آغاز می‌شوند، موضوع اصلی را خیلی زود مطرح می‌کند منتها در ادامه آن‌قدر داستانک و قصه فرعی وارد خط اصلی داستان می‌شود که فیلم از ریتم می‌افتد و موضوع اصلی رنگ می‌بازد... مطالعه نقد کامل   مریم ایران‌نژاد: «مغز استخوان» بیش از هر چیز، فیلمی‌ست درباره‌ انتخاب؛ روایتگر لحظه‌های نفس‌گیر انتخاب‌های پیچیده است و آن‌چه اعمال آدمی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. در این میان نگاهی به وضعیت جامعه‌ کنونی هم دارد. فضاسازی‌های دراماتیک و گاه نمادین، بازی‌های روان و یکدست، موضوع پُرکشش و تأمل‌برانگیز - جایی‌که با اخلاق و اعتقاد و انتخاب گره می‌خورد - و پایان‌بندی پذیرفتنی، تا حد زیادی از این اثر، فیلمی درخور تحسین ساخته است... مطالعه نقد کامل   شهرزاد امیرشاه‌کرمی: «مغز استخوان» با یک نمای نیمه‌تاریک، نزدیک غروب و در مکانی بیرون از شهر آغاز می‌شود. مردی در حال توصیف یک صحنه قتل برای دیگری است. مجموعه نماهای این سکانس، مدام به تیتراژ فیلم برش می‌خورند و گاهی صدای آن‌ها روی اسامی تیتراژ می‌آید. این شیوه تدوین نشان می‌دهد که در این سکانس بنا نیست تا از داستان اصلی پیرنگ فیلم‌نامه و شخصیت‌های اصلی آن رونمایی شود بلکه روایت از داستان و گره فرعی به همراه شخصیت‌های فرعی آغاز می‌شود...  (شماره ۱۴ ماهنامه «فیلم امروز»، خرداد ۱۴۰۱)   فرهاد خالدی‌نیک: این که مخاطب را پس از پیگیری دقیق فیلم، ناگهان به حال خود رها کنیم و زحمت نتیجه‌گیری فیلمی چنین پرچالش، را تمام و کمال به بیننده واگذار کنیم، نه‌تنها هنرمندانه نیست بلکه به دور از انصاف است. اگر اصغر فرهادی، پایان‌بندی باز را برای اکثر فیلم‌هایش برمی‌گزیند لااقل اغلب سوال‌ها و ابهام‌های مطرح‌شده در فیلم‌نامه را پاسخ می‌دهد، نه این‌که به‌یک‌باره عنوان‌بندی پایانی فیلم بر پرده نقش ببندد و فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان اثر، هیچ تمهیدی برای نمایش سرنوشت شخصیت‌ها نیندیشیده باشند... مطالعه نقد کامل   فاطمه فریدن: «مغز استخوان» ایده نو، جذاب و پرکششی دارد اما همانند سایر فیلم‌هایی از این دست، در پردازشِ داستانی منطقی با ساختاری علت‌ومعلولی می‌لنگد. انتخاب چنین ایده جدیدی ابتدا این تصور را ایجاد می‌کند که به تماشای یک درام ملتهب از جنس اجتماعی نشسته‌ایم که نمونه آن کم‌تر در سینمای ایران یافت می‌شود، اما مسیری که نویسنده و کارگردان تا پایان روایت طی می‌کنند، نتیجه دیگری را رقم می‌زند. در واقع انتظار می‌رود با توجه به سوژه منتخب و کم‌تر بازگو شده در نوع فیلم‌های اجتماعی، التهاب و گره‌های ایجادشده همسنگ آن قرار گیرند و در جایگاه هیجاناتی قرار گیرند که ایده در آن گنجیده است... مطالعه نقد کامل   سید آریا قریشی: فیلم اول قربانی اثری کاملا فراموش‌شدنی بود که عملا هیچ نکته ویژه‌ای به جریان درام‌ها و ملودرام‌های اجتماعی دهه‌ی ۱۳۹۰ سینمای ایران اضافه نمی‌کرد. در چنین شرایطی «مغز استخوان» را می‌توان پیشرفت امیدوارکننده‌ای در کار این سینماگر نه‌چندان کم‌تجربه دانست. قربانی سابقه فعالیت به عنوان دستیار تدوین و تدوینگر را در تعدادی از فیلم‌های دو دهه اخیر سینمای ایران داشته و البته دستیار فیلم‌سازان مطرحی چون مهدی فخیم‌زاده و اصغر فرهادی هم بوده است. هرچند…

امتیازهای منتقدان

گلاره محمدی
مریم ایران‌نژاد
شهرزاد امیرشاه‌کرمی
فرهاد خالدی‌نیک
فاطمه فریدن
سید آریا قریشی
بهزاد وفاخواه
صوفیا نصراللهی

میانگین

۴۹ bigtheme

 

نوشته‌های منتقدان

گلاره محمدی: «مغز استخوان» بر خلاف فیلم‌هایی که در شروع داستان تعلل می‌کنند و اصولاً دیر آغاز می‌شوند، موضوع اصلی را خیلی زود مطرح می‌کند منتها در ادامه آن‌قدر داستانک و قصه فرعی وارد خط اصلی داستان می‌شود که فیلم از ریتم می‌افتد و موضوع اصلی رنگ می‌بازد… مطالعه نقد کامل

 

مریم ایران‌نژاد: «مغز استخوان» بیش از هر چیز، فیلمی‌ست درباره‌ انتخاب؛ روایتگر لحظه‌های نفس‌گیر انتخاب‌های پیچیده است و آن‌چه اعمال آدمی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. در این میان نگاهی به وضعیت جامعه‌ کنونی هم دارد. فضاسازی‌های دراماتیک و گاه نمادین، بازی‌های روان و یکدست، موضوع پُرکشش و تأمل‌برانگیز – جایی‌که با اخلاق و اعتقاد و انتخاب گره می‌خورد – و پایان‌بندی پذیرفتنی، تا حد زیادی از این اثر، فیلمی درخور تحسین ساخته است… مطالعه نقد کامل

 

شهرزاد امیرشاه‌کرمی: «مغز استخوان» با یک نمای نیمه‌تاریک، نزدیک غروب و در مکانی بیرون از شهر آغاز می‌شود. مردی در حال توصیف یک صحنه قتل برای دیگری است. مجموعه نماهای این سکانس، مدام به تیتراژ فیلم برش می‌خورند و گاهی صدای آن‌ها روی اسامی تیتراژ می‌آید. این شیوه تدوین نشان می‌دهد که در این سکانس بنا نیست تا از داستان اصلی پیرنگ فیلم‌نامه و شخصیت‌های اصلی آن رونمایی شود بلکه روایت از داستان و گره فرعی به همراه شخصیت‌های فرعی آغاز می‌شود…  (شماره ۱۴ ماهنامه «فیلم امروز»، خرداد ۱۴۰۱)

 

فرهاد خالدی‌نیک: این که مخاطب را پس از پیگیری دقیق فیلم، ناگهان به حال خود رها کنیم و زحمت نتیجه‌گیری فیلمی چنین پرچالش، را تمام و کمال به بیننده واگذار کنیم، نه‌تنها هنرمندانه نیست بلکه به دور از انصاف است. اگر اصغر فرهادی، پایان‌بندی باز را برای اکثر فیلم‌هایش برمی‌گزیند لااقل اغلب سوال‌ها و ابهام‌های مطرح‌شده در فیلم‌نامه را پاسخ می‌دهد، نه این‌که به‌یک‌باره عنوان‌بندی پایانی فیلم بر پرده نقش ببندد و فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان اثر، هیچ تمهیدی برای نمایش سرنوشت شخصیت‌ها نیندیشیده باشند… مطالعه نقد کامل

 

فاطمه فریدن: «مغز استخوان» ایده نو، جذاب و پرکششی دارد اما همانند سایر فیلم‌هایی از این دست، در پردازشِ داستانی منطقی با ساختاری علت‌ومعلولی می‌لنگد. انتخاب چنین ایده جدیدی ابتدا این تصور را ایجاد می‌کند که به تماشای یک درام ملتهب از جنس اجتماعی نشسته‌ایم که نمونه آن کم‌تر در سینمای ایران یافت می‌شود، اما مسیری که نویسنده و کارگردان تا پایان روایت طی می‌کنند، نتیجه دیگری را رقم می‌زند. در واقع انتظار می‌رود با توجه به سوژه منتخب و کم‌تر بازگو شده در نوع فیلم‌های اجتماعی، التهاب و گره‌های ایجادشده همسنگ آن قرار گیرند و در جایگاه هیجاناتی قرار گیرند که ایده در آن گنجیده است… مطالعه نقد کامل

 

سید آریا قریشی: فیلم اول قربانی اثری کاملا فراموش‌شدنی بود که عملا هیچ نکته ویژه‌ای به جریان درام‌ها و ملودرام‌های اجتماعی دهه‌ی ۱۳۹۰ سینمای ایران اضافه نمی‌کرد. در چنین شرایطی «مغز استخوان» را می‌توان پیشرفت امیدوارکننده‌ای در کار این سینماگر نه‌چندان کم‌تجربه دانست. قربانی سابقه فعالیت به عنوان دستیار تدوین و تدوینگر را در تعدادی از فیلم‌های دو دهه اخیر سینمای ایران داشته و البته دستیار فیلم‌سازان مطرحی چون مهدی فخیم‌زاده و اصغر فرهادی هم بوده است. هرچند وجود مشکلاتی به‌خصوص در نحوه داستان‌گویی به فیلم ضربه زده‌اند اما نکاتی در «مغز استخوان» وجود دارند که می‌توانند بعد از پایان فیلم در ذهن تماشاگر باقی بمانند… مطالعه نقد کامل

 

بهزاد وفاخواه: بحران اصلی این‌جاست که آیا مرد قصه می‌تواند به خاطر نجات کودکی که دوستش دارد اما به هر حال از خون او نیست، اجازه بدهد زنش از او جدا شود و با مرد دیگری که در گذشته همسرش بوده ازدواج موقت کند؟ «مغز استخوان» اما به سمت این پرسش اخلاقی نمی‌رود. می‌رود اما خیلی زود بازمی‌گردد و شاخ‌وبرگ‌های جدید و داستانک‌های فرعی دیگری طرح می‌شوند که بر عمق و گستره مشکل‌ها می‌افزایند. در واقع داستان جلو نمی‌رود، بلکه دائم در عرض و طول گسترده‌تر می‌شود و بحران‌های جلوی پای شخصیت‌های فیلم بیش‌تر از قبل و حل شدن آن‌ها سخت‌تر می‌شود… مطالعه نقد کامل

 

صوفیا نصراللهی: حمیدرضا قربانی در فیلم‌های «درباره الی» و «جدایی نادر از سیمین» دستیار اصغر فرهادی بود و در نتیجه عجیب نیست که از او توقع داشته باشیم از یکی از مهم‌ترین درام‌نویسان این سال‌های سینمای ایران، چیزهایی درباره فیلم‌نامه یاد گرفته باشد. فیلم اولش «خانه‌ای در خیابان چهل‌ویکم» که سه‌چهار سال پیش در جشنواره فیلم فجر در بخش «نگاه نو» حضور داشت چندان امیدوارکننده نبود و حالا فیلم دومش «مغز استخوان» به‌کل ناامیدکننده است… مطالعه نقد کامل

نظرات خوانندگان۰
منتقدان فارسی‌زبان
شب
روز