پسرکی با خانواده طبقه کارگرش، ناآرامیهای شهر بلفاست در اواخر دهه 1960 را تجربه میکند.
امتیازهای منتقدان
ساسان گلفر
صوفیا نصرالهی
میانگین
نوشتههای منتقدان
ساسان گلفر: آثار سینمایی فیلمسازان بزرگ درباره دوران کودکی، چه «سینما پارادیزو»ی جوزپه تورناتوره باشد، چه «پول توجیبی» فرانسوا تروفو، چه «پسر بودن» ریچارد لینکلیتر همیشه حس غریب و شورانگیز آزادی را با حس غم و نوستالژی میآمیزند و «بلفاست» هم از این قاعده مستثنا نیست؛ اما آنچه «بلفاست» را با همهی احساس نوستالژی روزهای خوب به یکی از سرخوشترین و لذتبخشترین فیلمهای سال بدل کرده است، شاید همان باشد که در گفتوگوی نهایی پسربچه با پدربزرگش بر زبان میآید: پدربزرگ: وقتی برگردی، بلفاست هنوز سر جاش هست./ بادی: تو هم هستی؟/ پدربزرگ: جایی نمیرم که تو نتونی پیدام کنی… مطالعه نقد کامل
صوفیا نصرالهی: محصول اصلی «بلفاست» ماندن در خانه یا هجرت است. فیلم همان سبک و سیاق «روما» اثر آلفونسو کوارون را دارد اما دلپذیرتر است شاید چون وقایع را این بار از نگاه پسربچهای بامزه و شیرین به جای آن خدمتکار جوان میبینیم؛ اما بجز آن، روابط بین شخصیتهای اصلی خانواده و حتی شخصیتهای فرعی همسایه و دخترخاله و بقیه هم به لحاظ دراماتیک شیرینتر و گرمتر از «روما» است… مطالعه نقد کامل