مینا زنی 35 ساله است که شوهرش به علت قتل عمد قصاص شده و اکنون زندگی سخت و بیرمقی را میگذراند. این شرایط زمانی پیچیدهتر میشود که مردی نزد پلیس میآید و با ارائه شواهد، اعترافاتی میکند که زندگی مینا را در مسیری جدید قرار میدهد.
امتیازهای منتقدان
رضا حسینی
پرویز جاهد
ساسان گلفر
جواد رهبر
صوفیا نصراللهی
مریم ایراننژاد
میانگین
نوشتههای منتقدان
رضا حسینی: یکی دیگر از ویژگیهای مهم «قصیده گاو سفید»، ترکیببندی(کمپوزیسیون)های وسواسمندانهاش است که دنیای بصری آن را با استفاده از خطوط فراوان عمودی و افقی (نمایشگر زندان بزرگی که مینا و حتی دیگر شخصیتها در آن بهسر میبرد)، عناصر بهدقت چیدهشده در پسزمینهها و پیشزمینهها (مثل ساعتی که توقف زمان و جریان دوباره زندگی را اعلام میکند) و قابدرقابهای طراحیشده (برای تأکید بر مخمصهها و تنگناهای شخصیتها، و حتی جداییشان از یکدیگر با اینکه در یک نمای دونفره جای گرفتهاند) سروشکل داده است. در این میان، فیلمساز از سایر جزییات و خصوصیات لوکیشنهای انتخابی هم استفاده بهینهای کرده و بر غنای درام و شخصیتپردازی اثرش افزوده است (در بخش پایانی نوشته به هفت نمونه اشاره شده)؛ و همین ساختار و ساختمان بصری است که فیلم را در زمره آثار سینماییای قرار میدهد که اتفاقا باید روی پرده بزرگ سینما دیده شوند تا ارزشهایشان آن طور که باید درک شوند… مطالعه نقد کامل
پرویز جاهد: «قصیده گاو سفید» علاوه بر موضوع انسانی و تکاندهندهای که دارد، از نظر بصری نیز فیلم چشمگیر و قابل توجهی است و همین ویژگی آن را از فیلمهای بهاصطلاح اجتماعی سینمای ایران و فیلمهایی که پیش از این درباره قصاص و اعدام ساخته شده، متمایز میکند… مطالعه نقد کامل
ساسان گلفر: تمهید هوشمندانهای که بهتاش صناعیها یکی از دو کارگردان/ نویسنده/ تدوینگر فیلم، با همکاری امین جعفری فیلمبردار و آتوسا قلمفرسایی طراح صحنه و لباس در پیش گرفته تا به داستان خود معنایی دوچندان ببخشد، شیوهای است که سیدنی لومت فقید آن را «طرح لنز روایی» نامیده است. او برای سه پرده فیلم سه نوع طرح لنز کلی در نظر گفته است… مطالعه نقد کامل
جواد رهبر: «قصیده گاو سفید» مثل «احتمال باران اسیدی» روایتگر تنهایی آدمهاست؛ سرگذشت منوچهر (شمس لنگرودی) که بعد از بازنشستگی دنبال دوست سابقش خسرو میگردد، شباهتهایی با مینا دارد که بعد از پشت سر گذاشتن مرگ تلخ شوهرش نیازمند اندکی آرامش است. هر دو فیلم بلند داستانی بهتاش صناعیها تا به امروز، داستان انسانهایی را روایت میکند که ناامیدی را کنار میگذارند و به جستوجوی امید برمیآیند اما چیزی نمییابند… مطالعه نقد کامل
صوفیا نصراللهی: بهتاش صناعیها کارگردانی است که هنوز بهترین فیلمش را نساخته است اما بهوضوح نگاه جسورانهای به سینما دارد. فیلم قبلیاش «احتمال باران اسیدی» فضایی متفاوت با بقیه آثار سینمای ایران داشت. جهان خودش را خیلی خوب ساخته بود. به عبارتی فیلم خودبسندهای بود که میتوانستید جهان شخصیتش را با بازی دیدنی شمس لنگرودی درک کنید. «قصیده گاو سفید» قرارست فیلم اجتماعیتری باشد؛ هرچند کارگردان باز هم تلاش میکند فضای شخصی خودش را داشته باشد اما به هر حال متاثر از یکی از مهمترین بحثهای این سالها یعنی قصاص است… مطالعه نقد کامل
مریم ایراننژاد: «قصیده گاو سفید» با نمایش فضایی سوررئال و رویاگون آغاز میشود؛ نمایی از حیاط زندان با دیوارهای بلند سفیدرنگ و پنجرههای کوچک و تنگ سیاهرنگ. گاوی سفید در وسط حیاط ایستاده و در دو سوی گاو، زنان و مردانی سیاهپوش صف کشیده و تکیه به دیوار دادهاند (روی گاو به سمت زنان است). تضاد سیاهوسفید از دیرباز تعابیر نمادینی داشته است: گاه، نمادی از شب و روز است و تعاقب آن که سعی در فنا و نابودی جانوران دارد و گاه، اشارهای است به جدال شطرنجبازانه قدرتهای همیشه در نبرد. به هر صورت این سکانس استعاری، تفسیرهای متفاوتی خواهد داشت. همچنین در باورهای قدما چنین آمده که زمین بر روی شاخ گاوی میگردد. شاید با توجه به فضای زندان و حضور گاو و انسانها بتوان گفت: «جهان، زندان روح و تن آدمیست»… مطالعه نقد کامل