پوست – نقد ۳

پوست – نقد ۳

پوست (۱۳۹۸) – Skin

 

عشق بهترین تصمیم را می‌گیرد

ساسان گلفر: گونه وحشت به عبارتی کهن‌ترین و ریشه‌دارترین ژانر در سینما است و کارکرد ذهنی آن ریشه در قدیمی‌ترین افسانه‌ها و کهن‌الگوهای بشر دارد. «فیلم ترسناک را می‌توان یک نسخه مدرن از داستان‌های اخلاقی کلاسیک دانست که در سال‌های پیش از اختراع سینما، شکل لالایی‌ها و قصه‌های پریان را به خود گرفت. داستان‌های اخلاقی، روایت‌هایی با یک پیام اخلاقی روشن هستند که با پیشرفت داستان تقویت می‌شوند؛ معمولاً پیام اثر، هشداری است از نوعی که اغلب در یک سناریوی استعاری قرار داده می‌شود. صحنه فراطبیعی و خطوط ساده داستان‌های اخلاقی اغلب به دو منظور مورد استفاده قرار می‌گیرند؛ نخست این‌که پیام به شکلی ساده‌سازی شود که ریزه‌کاری‌ها و ابهام‌های دنیای مدرن آن را پیچیده نسازد؛ و دوم این‌که پیام‌ها و هشدارها درباره موضوعی حساس یا مساله‌ای که اخیراً پیش آمده است، بدون اظهار نظر مستقیم درباره آن موضوع بیان شود و بدین ترتیب از این احتمال کاسته شود که به خواننده یا مخاطبی بربخورد.» (فیلم ترسناک به مثابه داستان اخلاقی مدرن، مایک داوسن، فصلنامه فرهنگی هنری «هنر و اندیشه»، شماره سوم، زمستان ۱۳۸۸، صص ۹۵-۹۴) جمله‌هایی که مایک داوسن در نظریه‌پردازی این گونه خاص سینمایی (و ادبی) نوشته است، قطعاً درباره «پوست» به کارگردانی بهمن و بهرام ارک صدق می‌کند؛ اما آن‌چه باعث تمایز این فیلم خاص با آثار متعددی شده است که هر ساله در سراسر جهان در این ژانر ساخته می‌شوند، رویکرد فولکلوریک و تغزلی سازندگان «پوست» است که علاوه بر پیوند بیش‌تر این اثر با ریشه‌های کهن این گونه، آن را از حیطه ژانر فراتر می‌برد و عمقی انسانی، تغزلی و احساسی به آن می‌بخشد. به‌علاوه، رویکرد پست‌مدرن برادران ارک عملاً اثری به وجود آورده است که نمی‌توان همتایی ژانری برای آن جست‌وجو کرد.

رقابت دو مرد و انتخاب ناگزیر یک زن میان آن دو، زمانی رنگ فاجعه به خود می‌گیرد که زنی دیگر به انگیزه تملک، نیروهایی فراطبیعی را فرا می‌خواند و به این ترتیب پای «شر» را به زندگی دو خانواده باز می‌کند. شخصیت‌های «پوست» در چنان شرایطی باید تصمیم بگیرند و میان باور و ناباوری، وسوسه و وظیفه، و میان عشق مجازی و عشق حقیقی دست به انتخاب بزنند.

«عامل گناه» همان‌طور که مایک داوسن در مقاله‌اش توضیح داده است «یک عنصر مرکزی در سرشت فیلم‌های ترسناک است و به این معنا، مساله اخلاق جزو لاینفک این ژانر است.» در همین بستر است که درون‌مایه‌هایی مانند طمع، وسوسه و عشق مجازی در تقابل با واقعیت عشق مطرح می‌شوند و برادران ارک به همین علت، عناصر این ژانر را مناسب روایت خود یافته‌اند و از واقع‌گرایی و واقع‌نمایی و طبیعت‌گرایی معمول در سینمای ایران عدول کرده‌اند. همان‌طور که داوسن در مقاله یادشده از کتاب «کارگردانی، فنون و زیبایی‌شناسی فیلم» اثر م. رابیگر نقل کرده است: «مخاطبان همیشه به دنبال جایگزینی برای واقع‌گرایی بوده‌اند، بنابراین تعجبی ندارد اگر ژانرهای ترسناک و فانتزی در تاریخ کوتاه سینما، همیشه جایگاه مهمی داشته‌اند. این‌ها شکل‌های سینمایی داستان‌های اخلاقی و درام عامیانه هستند.» امکان پرداختن به مضامین اخلاقی و به‌ویژه کهن‌الگوهای خیر و شر که بارها در طول «پوست» بر زبان راوی می‌آید، در این رویکرد به‌سادگی فراهم است.

«گویی کار جهان شبیه آینه است

نیکی نشان دهی، نیکی می‌بینی

شر نشان دهی، شرارت می‌بینی

تو می‌خواهی چه ببینی؟»

با این حال ملاحظاتی که می‌دانیم مانند همیشه مانع بسط و پرورش مضامینی شده که به‌وضوح در فیلم‌نامه اولیه مطرح بوده و حضور پررنگ‌تری داشته‌اند؛ از جمله اختلاف مذهبی دو شخصیت اصلی که به نظر می‌رسد فیلم‌سازان فقط به اشاره‌هایی نمادین به آن بسنده کرده‌اند.

گویا بودن بیان تصویری و پویایی المان‌های صدا، شامل گفتار راوی روی تصویر، موسیقی و جلوه‌های صوتی، در این رویکرد برای سازندگان و عوامل هنری خلاق «پوست» به‌مراتب مهم‌تر از درام‌پردازی از طریق اتکا به حس بازیگران و دیالوگ‌های آنان بوده و بنابراین فیلم از اتکا به زبان برای بیان معانی، فراتر رفته و بیش‌تر به تصویر و صدا متکی شده است. با این همه، بازیگران هر کدام در نقش و جایگاه خود به‌خوبی جا افتاده‌اند و زبان آذری فیلم با زیرنویس فارسی به‌خوبی برای مخاطب غیرآذری‌زبان قابل درک است. همچنین در مواردی از زبان استفاده‌ای بهینه شده و به واژگان، فراتر از معانی زبانی حالت نوعی موتیف موسیقایی داده شده است که این مساله فقط منحصر به آوازهای آشیق نیست و گاهی در تکرار واژگانی هم برجسته می‌شود که بر زبان شخصیت‌ها می‌آید.

همکاری درخشان پوریا پیشوایی و علی آبپاک، فیلم‌برداران «پوست» با برادران ارک در ارائه بافت تصویری منسجم و فرم تصویری پر از معناهای نمادین و استعاری، ایجاد پس‌زمینه‌ها یا پیش‌زمینه‌های ناواضح با به‌کارگیری لنزهای تله‌فوتو در مکان‌های بسته و تنگ، استفاده از نورپردازی نامتعارف و حذف نورهای پرکننده، و همچنین قاب‌بندی‌های نامتعارف و به‌کارگیری عواملی مانند مه و دود و دانه‌های برف یا قاب‌ها و شیشه‌ها برای ایجاد اعوجاج و نمودهای چندگانه درون قاب تصویر منجر شده است؛ و البته به این‌ها اضافه کنید: کار خلاق علی‌رضا علویان در طراحی و ترکیب صدا، امیر شاهوردی مدیر صدابرداری، موسیقی بامداد افشار – که آمیزه‌ای از موسیقی‌های محلی آذربایجان، ملودی‌های فولکلور و آواهای آلتاییک را به شیوه‌ای موثر به حاشیه صوتی فیلم افزوده – و تدوین بی‌نقص محمد نجاریان که فضاسازی یگانه و چشم‌گیری به فیلم بخشیده است. در این فضاست که موتیف‌های گوناگون مورد نظر فیلم‌نامه‌نویسان و فیلم‌سازان، از پوست و مو گرفته تا قلب و پوست شیر، نمادهای آیینی، آینه‌ها، دنیاهای آینه‌واری که یک سویه آن پای انسان با بالاتنه‌ای پوشیده در پوست جانوران است و سویه دیگر، سُم حیوانات با بالاتنه مشابه انسان و منشورها و تصویرهای چندگانه و بازی‌های نور و سایه، به‌زیبایی جا می‌افتند و فراتر از هراس می‌روند و مفهومی تغزلی می‌یابند. همچنان که آشیق یا همان راوی داستان می‌خواند و می‌گوید:

«عشق از طلسم قوی‌تر است

و عشق بهترین تصمیم را می‌گیرد

درد خود را به عشق واگذار

تا راه راست را برایت برگزیند.»

(امتیاز ۷ از ۱۰)

نظرات خوانندگان۲
نقد شراره آرین‌نژاد
۵ شهریور ۱۴۰۱
0 مخالف

متاسفانه فیلم را ندیدم ولی نوشته شما به‌خوبی از ابتدا با شرحی بجا و عالی کفایت کرد که مشتاق دیدن فیلم بشم. بی‌صبرانه منتظر سایر مطالب ارزنده شما هستم.
با سپاس

پاسخ دادن
این نظر داستان فیلم را لو میدهد برای نمایش کلیک کنید
    نظر ساسان گلفر
    ۸ شهریور ۱۴۰۱
    0 مخالف

    سپاس از شما. امیدوارم نظر شما درباره فیلم را به‌زودی همین‌جا بخوانم.

    پاسخ دادن
منتقدان فارسی‌زبان
شب
روز